۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

پیشرفت مذاکرات یا تعمیق بحران

 مقاله ای ازسینا دشتی

  پیشرفت مذاکرات یا تعمیق بحران

علی اصغر سلطانیه نماینده رژیم در آژانس بین المللی اتمی در وین امروز(جمعه) بعد از خاتمه مذاکرات گفت : "بدون شک پیشرفت های حاصل شدند اما برخی از اختلاف ها همچنان پا برجا هستند".اما خبرگزاریهای بین المللی ، متفقا از شکست این مذاکرات، خبردادند. از جمله،  خبر گزاری فرانسه. مذاکرات را شکست خورده نامید و از قول مقامات آژانس نوشت که هیچ برنامه ى براى از سر گیری مذاکرات وجود ندارد. یک دیپلومات غربی متذکر شده که آژانس در گزارش بعدی خود بازدید از پارچین را فاقد اهمیت میخواند . أیا راستی این تکرار یک دور بیهوده دیگر از مذاکرات زنجیره ای نیست؟ به قول فلاسفه هرگز دوبار از یک رود ، گذر نمیکنیم. پنج ماه بعد از دور جدید مذاکرات طرفین در ارائه کوچکترین علامت پیشرفت مذاکرات ، بسی ناتوان بوده اند . اگر مذاکرات را تابعى از سیاست غرب در مقابل رژیم ولایت فقیه بدانیم که هدف آن متقاعد کردن رژیم به انصراف از پروژه بمب سازی است و اگر به سخنان خامنه ی در نماز جمعه ١٤ مرداد اشاره کنیم که در ان خط توقف ممنوع  را اعلام کرد ، براستى پیام این شرایط و وضعیت چیست؟  در شروع روی کارآوردن پاسدار احمدی نژاد ، بحث فرستاده شدن پرونده اتمى رژیم به شوراى امنیت ملل متحد مطرح شد. خامنه اى و دیگر سران و مهره هاى باندهای  مختلف رژیم مثل رفسنجانى ، خاتمى و حتى همین میر حسبن موسوى و احمدى نژاد و ... در یک نشست مشترک شرکت کرده و از ادامه پروژه اتمى رژیم دفاع کردند. هنوز شاخ ولایت در قیام ٨٨ شکسته نشده بود. در منطقه هم هنوز وضعیت متحد استراتژیک رژیم ، سوریه ، با وضعیت فعلى ، بسیار متفاوت بود. در عراق هم سیاست مخرب اوباما ، تا به این حد دست رژیم را باز نگذاشته و میدان را خالى نکرده بود. ولی فقیه ارتجاع با سیاست اتمى شدن در صدد دستیابی به یک تضمین استراتژیک برای موجودیت این رژیم ضدبشری است. به گونه ى میتوان سیاست اتمى شدن کنونى را با ادامه جنگ ضد میهنى رژیم با عراق در سالهای شصت ، مقایسه کرد که تکیه گاه رژیم بود و کل رژیم را شکل میداد. رژیم به همین خاطر است که فشار تحریم ها به تنهایی نمی تواند موجب تغییر این سیاست رژیم بشود. کما اینکه هزینه هاى سیاسى و اقتصادى و انسانى ادامه جنگ را تحمل میکرد.  اما اکنون خامنه ای در برج عاج نیست ، یکروز از خواص بى خاصیت میگوید ، روز بعد از خدمتگذار ترین دولت میگوید. اما  در فردا ى آن مجبور به گرفتن موضع علیه باند احمدى نژاد میشود این مواضع چندروز بعد به اجبار در دور جدید به حمایت مجدد از احمدی و هجوم مجدد به باند رفسنجانى تبدیل میشوند . واقعا بازارى است  که سگ صاحبش را گم میکند. سقوط محتمل بشار اسد هم قوز بالا قوز عظما شده است. دجالگریهای تبلیغاتی رژیم در مورد ملی بودن پروژه اتمیش هم هیجکس را نفریفته و قبل از هرچیز پاسخش را از بی اعتنایی و تمسخر مردم دریافت کرده است. رودر رویی مردم با رژیم ، اقدامات و ابتکارات مستقل مردم از نهادهای حکومتی برای کمک رساندن به مردم در جریان زلزله أخیر به قوی ترین صورت ، انجام شد. صفوف کاروانهاى کمک هاى خود جوش مردمى به آذربایجان ، یادآور  رودر رویی کامل مردم با رژیم شاه و ارگانهای حکومتی در زلزله طبس بود که برخى از ناظران ان را به مثابه آغاز حرکت توده ها برای در دست گرفتن سرنوشت خویش در آن مقطع ، تحلیل کردند. البته که شرایط با زمان شاه تفاوتهای عمیقی دارد اما به جرات میتوان گفت که خاکستر خیانت و پاسیویسم که توسط خودکار سبز بر جنبش مردم پاشیده شده بود ، در حال زدوده شدن است. مردم میدانند که باید براى در دست گرفتن سرنوشت خود ، خود راسا حرکت کنند. در این میان نیرویی توان جذب و هدایت را دارد که به طور تاریخى و استراتژیک ، کل رژیم را نفی کرده است. نیرویی که سمبل "نه بزرگ "مردم به رژیم اخوندى است. این را مشتاقان وقوع معجزه از عباى خامنه سریع گرفتند . در حالیکه أبعاد فاجعه زلزله ، به طور منطقى میبایست همه را مشغول کمک و رساندن مایحتاج حیاتى به مردم بکند، این حضرات از پیام خانم مریم رجوى که در این مورد صادر شد، بسیار گزیده شده و با فرافکنى هاى خاص مشتاقان «دوران طلائی»  خمینی ضدبشر، نشان دادند که درد اصلی شان کجاست. سکوت موازى برخى در مورد اعمال شرایط ضد انسانى به مجاهدین ساکن اشرف و زندان لیبرتى از یک طرف و صدور فتواى کشتار پناهندگان از طرف عناصری از قبیل مدعی کاذب و دکاندار «حقوق بشر»، لاهیجى، در درون این تصویر بزرگ معناى خودش را میابد. در قضیه مذاکرات مسکو ، وزیر خارجه انگلیس به رژیم اطمینان امنیتى داد که قصد فقط آرام کردن اخوند سرکش است و نه طلاق از رژیم ! اما رژیم هنوز نتوانسته به کوچکترین خواست طرف مقابل جواب بدهد. موقعیت ورشکسته ى خامنه اى در تعادل درونى رژیم بر همه آشکار شده است . آقاى مسعود رجوى در سه سال پیش وضعیت را به طور کوتاه به عنوان " شکسته شدن طلسم ولایت " نامید.مهمترین شریک و پایگاه استراتژی تثبیت حضور رژیم در کانون تحولات خاور میانه ، سوریه ، در حال از دست رفتن است و تلاش رژیم براى یکدست کردن حکومت عراق ، بسیار نفس گیر شده است. اما خواست رژیم هنوز به دست أوردن بمب اتمى هست. چشم انداز تقابل حکومت با جامعه بین المللی در حالیکه وضعیت فقیه در داخل بسیار تضعیف شده و چشم انداز خروج مجاهدین از لیست ، مجموعه اى از شرایط بسیار حساس را ایجاد کرده است که میتواند به تغییرات بسیار مهمى بیانجامد. سرعت تحولات شتاب بسیار گرفته و هر لحظه باید انتظار یک پرده ى جدید از این تقابل را داشت . ترس وجودى و بنیادی رژیم از مجاهدین و مقاومت ایران ، که براى برخى غیر قابل درک است ، از اینجا نشأت میگیرد که رژیم میداند که تنها نیرویی که پتانسیل راه نمایی و هدایت این تحولات را به سمت سرنگونى کل حکومت اخوندى را دارد، همین مجاهدین هستند . به همین دلیل است که جز به نابودى کامل مجاهدین رضایت نمیدهد. اگر تا امروز مقاومت و مجاهدین باقى مانده و به مثابه یک الترناتیو عمل میکنند ، میتوان ان را معجزه نامید و میتوان ان را ناشی از رهبرى پاکباز وهوشیار و رزم و فدای بی امان  مجاهدین و مقاومت ایران دانست . قضاوت تاریخ به جاى خود، ما شاهد درهم شکسته شدن کل رژیم به دست مجاهدین و مردم ایران خواهیم بود ، این روز ، هر روز نزدیکتر میشود .

 دوشنبه، ۰۶ شهریور ۱۳۹۱

 ۲۷ اوت 2012


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر