۱۳۹۱ شهریور ۷, سهشنبه
ورشکستگی رژیم ایران دربرگزاری جلسه سران غیرمتعهدها
دیکتاتوری آخوندی که ماههاست با جار و جنجال دجالگرانه مدعی اجلاس سران جنبش عدم تعهد است، لیست نهایی شرکت کننده در این نمایش را منتشر کرد که حاکی از ورشکستکی پیشاپیش و فضاحت بی سابقه برای رژیم است. مطابق این لیست، فقط۲۰تن از سران کشورهای عضو عدم تعهد که ۱۲۰کشور است، در این اجلاس شرکت می کنندکه درمجموع ۱۵درصد این کشورها میشود.
۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه
پیشرفت مذاکرات یا تعمیق بحران
مقاله ای ازسینا دشتی
پیشرفت مذاکرات یا تعمیق بحران
علی اصغر سلطانیه نماینده رژیم در آژانس بین المللی اتمی در وین امروز(جمعه) بعد از خاتمه مذاکرات گفت : "بدون شک پیشرفت های حاصل شدند اما برخی از اختلاف ها همچنان پا برجا هستند".اما خبرگزاریهای بین المللی ، متفقا از شکست این مذاکرات، خبردادند. از جمله، خبر گزاری فرانسه. مذاکرات را شکست خورده نامید و از قول مقامات آژانس نوشت که هیچ برنامه ى براى از سر گیری مذاکرات وجود ندارد. یک دیپلومات غربی متذکر شده که آژانس در گزارش بعدی خود بازدید از پارچین را فاقد اهمیت میخواند . أیا راستی این تکرار یک دور بیهوده دیگر از مذاکرات زنجیره ای نیست؟ به قول فلاسفه هرگز دوبار از یک رود ، گذر نمیکنیم. پنج ماه بعد از دور جدید مذاکرات طرفین در ارائه کوچکترین علامت پیشرفت مذاکرات ، بسی ناتوان بوده اند . اگر مذاکرات را تابعى از سیاست غرب در مقابل رژیم ولایت فقیه بدانیم که هدف آن متقاعد کردن رژیم به انصراف از پروژه بمب سازی است و اگر به سخنان خامنه ی در نماز جمعه ١٤ مرداد اشاره کنیم که در ان خط توقف ممنوع را اعلام کرد ، براستى پیام این شرایط و وضعیت چیست؟ در شروع روی کارآوردن پاسدار احمدی نژاد ، بحث فرستاده شدن پرونده اتمى رژیم به شوراى امنیت ملل متحد مطرح شد. خامنه اى و دیگر سران و مهره هاى باندهای مختلف رژیم مثل رفسنجانى ، خاتمى و حتى همین میر حسبن موسوى و احمدى نژاد و ... در یک نشست مشترک شرکت کرده و از ادامه پروژه اتمى رژیم دفاع کردند. هنوز شاخ ولایت در قیام ٨٨ شکسته نشده بود. در منطقه هم هنوز وضعیت متحد استراتژیک رژیم ، سوریه ، با وضعیت فعلى ، بسیار متفاوت بود. در عراق هم سیاست مخرب اوباما ، تا به این حد دست رژیم را باز نگذاشته و میدان را خالى نکرده بود. ولی فقیه ارتجاع با سیاست اتمى شدن در صدد دستیابی به یک تضمین استراتژیک برای موجودیت این رژیم ضدبشری است. به گونه ى میتوان سیاست اتمى شدن کنونى را با ادامه جنگ ضد میهنى رژیم با عراق در سالهای شصت ، مقایسه کرد که تکیه گاه رژیم بود و کل رژیم را شکل میداد. رژیم به همین خاطر است که فشار تحریم ها به تنهایی نمی تواند موجب تغییر این سیاست رژیم بشود. کما اینکه هزینه هاى سیاسى و اقتصادى و انسانى ادامه جنگ را تحمل میکرد. اما اکنون خامنه ای در برج عاج نیست ، یکروز از خواص بى خاصیت میگوید ، روز بعد از خدمتگذار ترین دولت میگوید. اما در فردا ى آن مجبور به گرفتن موضع علیه باند احمدى نژاد میشود این مواضع چندروز بعد به اجبار در دور جدید به حمایت مجدد از احمدی و هجوم مجدد به باند رفسنجانى تبدیل میشوند . واقعا بازارى است که سگ صاحبش را گم میکند. سقوط محتمل بشار اسد هم قوز بالا قوز عظما شده است. دجالگریهای تبلیغاتی رژیم در مورد ملی بودن پروژه اتمیش هم هیجکس را نفریفته و قبل از هرچیز پاسخش را از بی اعتنایی و تمسخر مردم دریافت کرده است. رودر رویی مردم با رژیم ، اقدامات و ابتکارات مستقل مردم از نهادهای حکومتی برای کمک رساندن به مردم در جریان زلزله أخیر به قوی ترین صورت ، انجام شد. صفوف کاروانهاى کمک هاى خود جوش مردمى به آذربایجان ، یادآور رودر رویی کامل مردم با رژیم شاه و ارگانهای حکومتی در زلزله طبس بود که برخى از ناظران ان را به مثابه آغاز حرکت توده ها برای در دست گرفتن سرنوشت خویش در آن مقطع ، تحلیل کردند. البته که شرایط با زمان شاه تفاوتهای عمیقی دارد اما به جرات میتوان گفت که خاکستر خیانت و پاسیویسم که توسط خودکار سبز بر جنبش مردم پاشیده شده بود ، در حال زدوده شدن است. مردم میدانند که باید براى در دست گرفتن سرنوشت خود ، خود راسا حرکت کنند. در این میان نیرویی توان جذب و هدایت را دارد که به طور تاریخى و استراتژیک ، کل رژیم را نفی کرده است. نیرویی که سمبل "نه بزرگ "مردم به رژیم اخوندى است. این را مشتاقان وقوع معجزه از عباى خامنه سریع گرفتند . در حالیکه أبعاد فاجعه زلزله ، به طور منطقى میبایست همه را مشغول کمک و رساندن مایحتاج حیاتى به مردم بکند، این حضرات از پیام خانم مریم رجوى که در این مورد صادر شد، بسیار گزیده شده و با فرافکنى هاى خاص مشتاقان «دوران طلائی» خمینی ضدبشر، نشان دادند که درد اصلی شان کجاست. سکوت موازى برخى در مورد اعمال شرایط ضد انسانى به مجاهدین ساکن اشرف و زندان لیبرتى از یک طرف و صدور فتواى کشتار پناهندگان از طرف عناصری از قبیل مدعی کاذب و دکاندار «حقوق بشر»، لاهیجى، در درون این تصویر بزرگ معناى خودش را میابد. در قضیه مذاکرات مسکو ، وزیر خارجه انگلیس به رژیم اطمینان امنیتى داد که قصد فقط آرام کردن اخوند سرکش است و نه طلاق از رژیم ! اما رژیم هنوز نتوانسته به کوچکترین خواست طرف مقابل جواب بدهد. موقعیت ورشکسته ى خامنه اى در تعادل درونى رژیم بر همه آشکار شده است . آقاى مسعود رجوى در سه سال پیش وضعیت را به طور کوتاه به عنوان " شکسته شدن طلسم ولایت " نامید.مهمترین شریک و پایگاه استراتژی تثبیت حضور رژیم در کانون تحولات خاور میانه ، سوریه ، در حال از دست رفتن است و تلاش رژیم براى یکدست کردن حکومت عراق ، بسیار نفس گیر شده است. اما خواست رژیم هنوز به دست أوردن بمب اتمى هست. چشم انداز تقابل حکومت با جامعه بین المللی در حالیکه وضعیت فقیه در داخل بسیار تضعیف شده و چشم انداز خروج مجاهدین از لیست ، مجموعه اى از شرایط بسیار حساس را ایجاد کرده است که میتواند به تغییرات بسیار مهمى بیانجامد. سرعت تحولات شتاب بسیار گرفته و هر لحظه باید انتظار یک پرده ى جدید از این تقابل را داشت . ترس وجودى و بنیادی رژیم از مجاهدین و مقاومت ایران ، که براى برخى غیر قابل درک است ، از اینجا نشأت میگیرد که رژیم میداند که تنها نیرویی که پتانسیل راه نمایی و هدایت این تحولات را به سمت سرنگونى کل حکومت اخوندى را دارد، همین مجاهدین هستند . به همین دلیل است که جز به نابودى کامل مجاهدین رضایت نمیدهد. اگر تا امروز مقاومت و مجاهدین باقى مانده و به مثابه یک الترناتیو عمل میکنند ، میتوان ان را معجزه نامید و میتوان ان را ناشی از رهبرى پاکباز وهوشیار و رزم و فدای بی امان مجاهدین و مقاومت ایران دانست . قضاوت تاریخ به جاى خود، ما شاهد درهم شکسته شدن کل رژیم به دست مجاهدین و مردم ایران خواهیم بود ، این روز ، هر روز نزدیکتر میشود .
دوشنبه، ۰۶ شهریور ۱۳۹۱
۲۷ اوت 2012
۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه
پارازیت ونقش وزارت اطلاعات
رژیم
آخوندی در سه سال گذشته ارسال پارازیت برای قطع برنامههای ماهوارهای را
تشدید کرده است. پخش گسترده پارازیت در تهران، محیط زیست را کاملا آلوده
کرده بطوریکه منجر به بروز برخی بیماریها شده است. مقامات رژیم هم به این
آثار سوء اعتراف دارند. ولی یکی پس از دیگری از منشاء این پارازیت ها اظهار
بی اطلاعی میکنند، ازجمله این موارد:
معصومه ابتکار٬ دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر تهران نسبت به افزایش بیماریهای ناشناحته ناشی از پارازیتها در شهر تهران ابراز نگرانی کرد. خانم ابتکار گفت: «نگرانی که در حال حاضر وجود دارد ارسال امواجی است که بر اساس هیچ ضابطهای نیست و مشخص نیست مسئولیت این امواج با چه کسی است»!!
رضا تقیپور٬ وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات روز سهشنبه (۳۱ امرداد) به سایت «خانه ملت» گفت: «پارازیتهای ارسالی ربطی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ندارد و به طور جدی پیگیر این مساله هستیم. قطعا باید به دنبال منبع ارسال این پارازیتها و شناسایی آن بود٬ زیرا آثار و عواقب بسیار سوء و متعددی در پی خواهد داشت.» رضا تقی پور با تاکید مجدد بر اینکه ارسال این پارازیتها از سوی این وزارتخانه نیست٬ حاضر به پاسخگویی بیشتر در این مورد نشد.
سایت «خانه ملت» نوشت تنها نهاد متولی مدیریت، نظارت و هماهنگ کننده فضای فرکانسی در ایران، سازمان تنطیم مقررات و ارتباطات رادیویی است که مسئولان این سازمان نیز میگویند منشاء ارسال پارازیتها را نمیدانند.
همه کسانی که منشاء پارازیت را انکار میکنند، آگاه هستند که منشاء پارازیت وزارت اطلاعات است
ارگان اصلی که در رژیم آخوندی اقدام به کنترل و سرکوب از طریق وسایل الکترونیک ارتباطی مثل ماهواره و اینترنت و تلفن میکند, معاونت فنی وزارت اطلاعات رژیم میباشد. به اشاره مختصری با این معاونت ضد انسانی و سرکوبگر توجه کنید:
در وزارت اطلاعات معاونت فنی یا فنآوری، امور جاسوسی و کنترل و سرکوب از طریق استفاده از تجهیزات فنی و الکترونیک را بعهده دارد.
ریاست این معاونت تا دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد در سال ۸۸ با ابوالحسن فیروزآبادی بمدت ۲۵ سال در وزارت اطلاعات بود. که در سال ۱۳۸۸ , که احمدی نژاد آخوند محسنی اژه ای را از این وزارتخانه کنار گذاشت، ابوالحسن فیروز آبادی بهمراه روسای ۴ معاونت در اعتراض به احمدی نژاد این وزارتخانه را ترک کردند. و از مرداد ماه ۱۳۸۸ که آخوند حیدر مصلحی وزیر اطلاعات شد، سعید روغنگرها با نام مستعار سعید آهنگران ریاست معاون فناوری وزارت اطلاعات را بعهده گرفت و جایگزین ابوالحسن فیروزآبادی شد.
در اسفند ماه ۱۳۹۰, سعید روغنگرها با اسم سعید آهنگران که در کنفرانس سایبری رژیم شرکت کرده بود میزان ترس رژیم از اینترنت را به این شکل بیان کرد: « شبکه اینترنت عامل تهدید یا ابزار جاسوسی نیست بلکه خود تهدید و خود جاسوس است. »
در حال حاضر کلیه فعالیتهای معاونت فناوری وزارت اطلاعات از جمله پخش پارازیت و کنترل اینترنت زیر نظر سعید روغنگرها انجام میشود. جانشین سعید روغنگرها فردی بنام ناظری میباشد.
ناظری ریاست اداره کل امنیت شبکه و موبایل را نیز بعهده دارد.
معاونت فنی وزارت اطلاعات در داخل وزارت اطلاعات با کد ۱۱۳ شناخته میشود. وزارت اطلاعات برای جلوگیری از شناخته شدن نفرات و همچنین عواملش از کد استفاده میکند.
بخشی از معاونت فناوری ” اداره ارتباطات و مخابرات با سیم ” وزارت اطلاعات است. رئیس ” اداره ارتباطات و مخابرات با سیم ” فردی بنام شریف است.
قسمت عملیات معاونت فناوری است که اقدام به پخش پارازیت، نفوذ در شبکه های انیترنتی و کامپیوترهای مردم جهت کنترل میکند.
محل معاونت فنی وزارت اطلاعات واقع در یک مجتمع نظامی در انتهای خیابان گلستان واقع در خیابان پاسداران است, اما هیچگونه اسم و تابلویی ندارد. هرگونه مراجعه به این مرکز از طرف سایر ارگانها ممنوع است.
معصومه ابتکار٬ دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر تهران نسبت به افزایش بیماریهای ناشناحته ناشی از پارازیتها در شهر تهران ابراز نگرانی کرد. خانم ابتکار گفت: «نگرانی که در حال حاضر وجود دارد ارسال امواجی است که بر اساس هیچ ضابطهای نیست و مشخص نیست مسئولیت این امواج با چه کسی است»!!
رضا تقیپور٬ وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات روز سهشنبه (۳۱ امرداد) به سایت «خانه ملت» گفت: «پارازیتهای ارسالی ربطی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ندارد و به طور جدی پیگیر این مساله هستیم. قطعا باید به دنبال منبع ارسال این پارازیتها و شناسایی آن بود٬ زیرا آثار و عواقب بسیار سوء و متعددی در پی خواهد داشت.» رضا تقی پور با تاکید مجدد بر اینکه ارسال این پارازیتها از سوی این وزارتخانه نیست٬ حاضر به پاسخگویی بیشتر در این مورد نشد.
سایت «خانه ملت» نوشت تنها نهاد متولی مدیریت، نظارت و هماهنگ کننده فضای فرکانسی در ایران، سازمان تنطیم مقررات و ارتباطات رادیویی است که مسئولان این سازمان نیز میگویند منشاء ارسال پارازیتها را نمیدانند.
همه کسانی که منشاء پارازیت را انکار میکنند، آگاه هستند که منشاء پارازیت وزارت اطلاعات است
ارگان اصلی که در رژیم آخوندی اقدام به کنترل و سرکوب از طریق وسایل الکترونیک ارتباطی مثل ماهواره و اینترنت و تلفن میکند, معاونت فنی وزارت اطلاعات رژیم میباشد. به اشاره مختصری با این معاونت ضد انسانی و سرکوبگر توجه کنید:
در وزارت اطلاعات معاونت فنی یا فنآوری، امور جاسوسی و کنترل و سرکوب از طریق استفاده از تجهیزات فنی و الکترونیک را بعهده دارد.
ریاست این معاونت تا دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد در سال ۸۸ با ابوالحسن فیروزآبادی بمدت ۲۵ سال در وزارت اطلاعات بود. که در سال ۱۳۸۸ , که احمدی نژاد آخوند محسنی اژه ای را از این وزارتخانه کنار گذاشت، ابوالحسن فیروز آبادی بهمراه روسای ۴ معاونت در اعتراض به احمدی نژاد این وزارتخانه را ترک کردند. و از مرداد ماه ۱۳۸۸ که آخوند حیدر مصلحی وزیر اطلاعات شد، سعید روغنگرها با نام مستعار سعید آهنگران ریاست معاون فناوری وزارت اطلاعات را بعهده گرفت و جایگزین ابوالحسن فیروزآبادی شد.
در اسفند ماه ۱۳۹۰, سعید روغنگرها با اسم سعید آهنگران که در کنفرانس سایبری رژیم شرکت کرده بود میزان ترس رژیم از اینترنت را به این شکل بیان کرد: « شبکه اینترنت عامل تهدید یا ابزار جاسوسی نیست بلکه خود تهدید و خود جاسوس است. »
در حال حاضر کلیه فعالیتهای معاونت فناوری وزارت اطلاعات از جمله پخش پارازیت و کنترل اینترنت زیر نظر سعید روغنگرها انجام میشود. جانشین سعید روغنگرها فردی بنام ناظری میباشد.
ناظری ریاست اداره کل امنیت شبکه و موبایل را نیز بعهده دارد.
معاونت فنی وزارت اطلاعات در داخل وزارت اطلاعات با کد ۱۱۳ شناخته میشود. وزارت اطلاعات برای جلوگیری از شناخته شدن نفرات و همچنین عواملش از کد استفاده میکند.
بخشی از معاونت فناوری ” اداره ارتباطات و مخابرات با سیم ” وزارت اطلاعات است. رئیس ” اداره ارتباطات و مخابرات با سیم ” فردی بنام شریف است.
قسمت عملیات معاونت فناوری است که اقدام به پخش پارازیت، نفوذ در شبکه های انیترنتی و کامپیوترهای مردم جهت کنترل میکند.
محل معاونت فنی وزارت اطلاعات واقع در یک مجتمع نظامی در انتهای خیابان گلستان واقع در خیابان پاسداران است, اما هیچگونه اسم و تابلویی ندارد. هرگونه مراجعه به این مرکز از طرف سایر ارگانها ممنوع است.
۱۳۹۱ شهریور ۳, جمعه
اولین تصاویر دریافتی از سیل امروز مازندران
اولین تصاویر دریافتی از سیل امروز مازندران.سیل دارابکلا در مازندران بر اثر بارندگی شدید.3
شهریور-91
آخر مملکتی که مردمش در درگیر زلزله و سیل وخشک سالی و
تورم وگرانی وفقر وبیکاری می باشند. چه نیازی به پیگیری پروژه ی بسیار پر هزینه ی
هسته ای در راستای اهداف نظامی دارد که باید هم تحریم های مرتبط به این پروژه به
ملت تحمیل شود .هم اقتصاد وابسته به واردات
و دلالی و واسطه گری و ورشکسته شود .هم اینکه در دفاع از این پروژه ی هسته ای نیاز به حمایت همه
جانبه از هم پیمان سوریه داشته باشد .مهمتر اینکه برای دفاع وحمایت از پروژه ی
هسته ای و هم پیمان سوریه اجلاس تشریفاتی 120 میلیارد تومان غیر متعهد ها در تهران بر گزار شده است . در
صورتی که بازماندگان زلزله زدگان آذربایجان به حال خود رها شده اند .از طرف دیگر اکنون هم سیل مازندران موجب خسارات مالی وتلفات
جانی و تخریب خانه های سیل زدگان شده است
.
بر اثر بارندگیهای شب گذشته سیل نسبتا
شدید مازندران را فرا گرفت
بارندگیهای شب گذشته در شهرستان میاندرود سبب جاری شدن سیل شد. بر اثر
بارش شدید باران از شب گذشته تاکنون سیل موجب نگرانی مردم روستاهای شهرستان
میاندرود شد.بر
اساس گفتههای منابع محلی، سیل به زمینهای کشاورزی و تاسیسات روستایی خسارت زد.هنوز از خسارتهای سیل خبری
در دست نیست.روستاهای
بالادست شهرستان میاندرود از جمله روستای دارابکلا، اسرم، جامخانه و..... از جمله
روستاهایی هستند که بلافاصله پس از جاری شدن سیل به علت موقعیت جغرافیایی در معرض
جاری شدن سیل قرار دارند.به گزارش فارس، بر اثر بارندگی شدید در مرکز
مازندران و شهرهای مرکزی مازندران، برق برخی از مناطق نیز قطع شد.اخبار و گزارشهای تکمیلی
ارسال میشود.
موری گودرزی
بیانیه های کمیته های پارلمانی درانگلستان ..دانمارک..سوییس..کانادا
بیانیه های کمیته های پارلمانی درانگلستان ..دانمارک..سوییس..کانادا
فراخوان به آمریکا و ملل متحد برای وادار کردن دولت عراق به خاتمه رفتار غیر انسانی با ساکنان اشرف و لیبرتی
فراخوان جامعه جهانی به وزیرخارجه آمریکا برای اجرای حکم دادگاه و لغو لیستگذاری مجاهدین
که بهانه رفتار ضد انسانی با مخالفان اصلی رژیم ایران ومانعی برسرراه ییشرفت دموکراسی است
که بهانه رفتار ضد انسانی با مخالفان اصلی رژیم ایران ومانعی برسرراه ییشرفت دموکراسی است
بیانیه کارزار بین المللی پارلمانی در دفاع از اشرف ساکنان کمپ اشرف اعلام کرده اند انتقال ششمین گروه را از اشرف به لیبرتی به نشانه حسن نیت شروع می کنند.
تصمیم شجاعانه خانم رجوی نمونه دیگری از حسن نیت مقاومت ایران است و این حسن نیت ابراز شده ضروری می کند که سازمان ملل و دولت آمریکا عراق را وادار کنند تعهداتش را بخصوص در مورد حداقل نیازهای انساندوستانه درلیبرتی سریعا انجام دهد.
عراق باید حق مالکیت ساکنان را براموالشان به رسمیت بشناسد و اجازه بدهد ساکنان آزادانه اموال خود را در اشرف بفروشند.
۱۹ اوت ۲۰۱۲
تصمیم شجاعانه خانم رجوی نمونه دیگری از حسن نیت مقاومت ایران است و این حسن نیت ابراز شده ضروری می کند که سازمان ملل و دولت آمریکا عراق را وادار کنند تعهداتش را بخصوص در مورد حداقل نیازهای انساندوستانه درلیبرتی سریعا انجام دهد.
عراق باید حق مالکیت ساکنان را براموالشان به رسمیت بشناسد و اجازه بدهد ساکنان آزادانه اموال خود را در اشرف بفروشند.
۱۹ اوت ۲۰۱۲
بیانیه کمیته پارلمانی بریتانیایی برای آزادی ایران پس
از ابراز حسن نیت و تصمیم برای حرکت گروه ششم از اشرف به لیبرتی، ایالات
متحده آمریکا باید ضمن برداشتن برچسب ناموجه و غیرقانونی از مجاهدین خلق،
دولت عراق را وادار کند تا خواستهای انساندوستانه در لیبرتی را تماما تأمین
کند.
ما از خانم کلینتون مصرانه می خواهیم منتظر ضرب الاجل اول اکتبر که دادگاه برای وزارت خارجه تعیین کرد, نشود و مجاهدین را هرچه سریعتر از لیست خارج کند.
۱۹ اوت ۲۰۱۲
ما از خانم کلینتون مصرانه می خواهیم منتظر ضرب الاجل اول اکتبر که دادگاه برای وزارت خارجه تعیین کرد, نشود و مجاهدین را هرچه سریعتر از لیست خارج کند.
۱۹ اوت ۲۰۱۲
بیانیه کمیته کانادایی دوستان ایران دمکراتیک با
توجه به تصمیم مقاومت ایران برای انتقال کاروان ششم ساکنان اشرف به
لیبرتی، ما اکیدا از آمریکا می خواهیم که به تعهداتش طبق قانون بین المللی و
قراردادهای مکتوب با ساکنان اشرف در مورد امنیت و حفاظت آنها عمل کند.
به اصرار خانم رجوی و تضمینهای شخص وزیر خارجه آمریکا هیلاری کلینتون آنها قبول کردند که وارد این روند دشوار و غیر ضروری بشوند. اما به این حسن نیت پاسخ لازم داده نشده است.
اولین گام ضروری برای آمریکا، خارج کردن بلادرنگ مجاهدین خلق از لیست وزارت خارجه است.
۱۹ اوت ۲۰۱۲
به اصرار خانم رجوی و تضمینهای شخص وزیر خارجه آمریکا هیلاری کلینتون آنها قبول کردند که وارد این روند دشوار و غیر ضروری بشوند. اما به این حسن نیت پاسخ لازم داده نشده است.
اولین گام ضروری برای آمریکا، خارج کردن بلادرنگ مجاهدین خلق از لیست وزارت خارجه است.
۱۹ اوت ۲۰۱۲
بیانیه کمیته سوئیسی دفاع از اشرف این
بار نیز این ساکنان اشرف هستند که پس از یک دوره مذاکرات فشرده و به یمن
تلاشهای سخت خانم مریم رجوی در ارتباط با سازمان ملل و آمریکا، حسن نیت
خود را نشان می دهند .
این حق مقاومت ایران و ساکنان اشرف است که امنیت و حفاظت آنها تامین شود و آمریکا سازمان مجاهدین را از لیست خود خارج کند.
۱۹ اوت ۲۰۱۲
این حق مقاومت ایران و ساکنان اشرف است که امنیت و حفاظت آنها تامین شود و آمریکا سازمان مجاهدین را از لیست خود خارج کند.
۱۹ اوت ۲۰۱۲
بیانیه مارک فالکه - عضو پارلمان ژنو درحالیکه
به دنبال تصمیم خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت
ایران، ۴۰۰ تن از ساکنان اشرف به زودی به سمت لیبرتی حرکت خواهند کرد،
خانم هیلاری کلینتون باید دراسرع وقت و دراجرای حکم دادگاه آمریکا، حذف نام
سازمان مجاهدین خلق ایران را از لیست اعلام کند.
سازمان مجاهدین نباید در لیست وزارت خارجه قرار داشته باشد و اتخاذ هرچه سریعتر این تصمیم توسط هیلاری کلینتون، یک خواسته جامعه بین المللی است.
۲۰ اوت ۲۰۱۲
بیانیه کمیته دوستان ایران آزاد- دانمارکتصمیم
شجاعانه مریم رجوی نشانه ای از همکاری برای حل و فصل مشکل انسانی در اشرف و
لیبرتی است، چرا که حرکت کاروان ششم از اشرف به لیبرتی در حالی صورت
میگیرد که هنوز استانداردها وحفاظتهای انساندوستانه در کمپ لیبرتی تامین
نیست.سازمان مجاهدین نباید در لیست وزارت خارجه قرار داشته باشد و اتخاذ هرچه سریعتر این تصمیم توسط هیلاری کلینتون، یک خواسته جامعه بین المللی است.
۲۰ اوت ۲۰۱۲
ما دبیرکل ملل متحد و وزارت امور خارجه ایالات متحده را به تسریع در انجام تعهدات شان در قبال ساکنان اشرف و لیبرتی فرا میخوانیم.
ما معتقدیم این لیست گذاری غیر قابل توجیه و رفتار غیر انسانی با مجاهدین خلق، اپوزیسیون اصلی رژیم ایران، مانع بزرگی دربرابر تلاشها برای پیشرفت دموکراسی در ایران است.
دوم شهریور1391
۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه
پای مارو چشم مورونان ملا کسی ندید
مقاله ای ازح.مهاجرانی
پای مارو چشم مورونان ملا کسی ندید ?
اگر کسی به این خیال واهی دلخوش
کرده که در حکومت عدالت ستیز، ضدبشری و آدمخوار ولایت مطلقه خامنه ای سر
سوزنی حق وحقوق مردم به آنها داده می شود سخت در اشتباه است. در شرایطی که
مردم آذربایجان پس از ده روز که از زلزله می گذرد هنوز به حداقل مایحتاج
روزانه دسترسی نداشته واز جانب حکومت آخوندی کمترین کمک جدی و ...دریافت
نکرده اند، علت دارد، دلیل اصلی را می توان در ضرورت هزینه کردن تمامی
سرمایه های مردم ایران برای حفظ نظام استبداد ملایان جستجو کرد. به خبر زیر
که یکی از پاسخ های رژیم به این موضوع است توجه نمائید
خبرگزاری حکومتی فارس۹۱/۰۵/۳۱،
احمدینژاد در مراسم رونمایی از دستاوردهای دفاعی:
تمام ظرفیت کشور باید برای پیشرفت صنعت دفاعی( بخوانید بقای رژِیم) بسیج شود
خبرگزاری فارس: رئیس جمهور گفت: امروز ما برای دفاع از کشور به توسعه علوم و فناوریهای دفاعی نیازمندیم و تمام ظرفیتها باید برای صنایع دفاعی بسیج شوند.
حالا خبر زیر را هم در نظر بگیرید:
کمبود مایحتاج اولیه پس از ده روز از وقوع زلزله در آذربایجان
سهشنبه، ۳۱ مرداد ۱۳۹۱ / ۲۱ اوت ۲۰۱۲
با گذشت ده روز از وقوع زلزله در شمال غربی کشور، کمبود مایحتاج اولیه و پس لرزه های مداوم، باعث رنج و مشقت هموطنان داغدار و مصیبت زده است.
خبرگزاری حکومتی فارس۹۱/۰۵/۳۱،
احمدینژاد در مراسم رونمایی از دستاوردهای دفاعی:
تمام ظرفیت کشور باید برای پیشرفت صنعت دفاعی( بخوانید بقای رژِیم) بسیج شود
خبرگزاری فارس: رئیس جمهور گفت: امروز ما برای دفاع از کشور به توسعه علوم و فناوریهای دفاعی نیازمندیم و تمام ظرفیتها باید برای صنایع دفاعی بسیج شوند.
حالا خبر زیر را هم در نظر بگیرید:
کمبود مایحتاج اولیه پس از ده روز از وقوع زلزله در آذربایجان
سهشنبه، ۳۱ مرداد ۱۳۹۱ / ۲۱ اوت ۲۰۱۲
با گذشت ده روز از وقوع زلزله در شمال غربی کشور، کمبود مایحتاج اولیه و پس لرزه های مداوم، باعث رنج و مشقت هموطنان داغدار و مصیبت زده است.
یک رسانه حکومتی نوشت: ورزقان
امروز نیز سه بار لرزید که بزرگترین آن ۳.۶ درجه در مقیاس (ریشتر) اعلام
شد که با این پس لرزههای تعداد آن به بیش از یک هزار مورد رسید.
یک ارگان خبری دیگر رژیم نوشت: روز گذشته زمین لرزه ای به بزرگی ۸/۳ دهم ریشتر دوباره منطقه ورزقان را لرزاند. پس لرزه ها و زمین لرزه های متعدد موجب شده تا روستاییان نتوانند برای برداشتن اسباب و اثاثیه خود از زیرآوار اقدام کنند.
گزارشها حاکیست که زلزله زدگان به وسایل پخت و پز، منبع آب شرب، ظروف غذا، سرویس بهداشتی نیاز مبرم دارندو از بدرفتاری و سرقت وچپاول و تحمیلات ارتجاعی رژیم آخوندی به جان آمده اند.
( رسانه های حکومتی فارس و مهر: ۳۰ مرداد ۱۳۹۱)
در یک فرمول بندی ساده براحتی می توان فهمید که فقر ونابودی ساختارهای اجتماعی وزیستی و...چگونه در ایران تحت حاکمیت آخوندها در این سی واندی سال نابود شده اند.
نابودی حرث ونسل ایران وایرانی در حکومت ولایت فقیه آخوندی=هزینه سرکوب+هزینه صدور تروریسم+چپاول ودزدیهای سران وایادی رژِیم+هزینه دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی واتمی+هزینه ضدیت با هر گونه مدرنیسم و.. وفراری دادن نخبگان علمی+صدور بنیاد گرائی به کشورهای دیگر( هشت سال جنگ خمینی یک قلم آنست با ۱۰۰۰ میلیارد خسارت)+هدر دادن سرمایه ها در پروژه های غیر علمی و زیست میحطی( پروژه های سد سازی ونمونه دریاچه ارومیه) با مدیریت ضد تخصصی
ح.مهاجرانی
پنجشنبه دوم شهریورماه 1391 یک ارگان خبری دیگر رژیم نوشت: روز گذشته زمین لرزه ای به بزرگی ۸/۳ دهم ریشتر دوباره منطقه ورزقان را لرزاند. پس لرزه ها و زمین لرزه های متعدد موجب شده تا روستاییان نتوانند برای برداشتن اسباب و اثاثیه خود از زیرآوار اقدام کنند.
گزارشها حاکیست که زلزله زدگان به وسایل پخت و پز، منبع آب شرب، ظروف غذا، سرویس بهداشتی نیاز مبرم دارندو از بدرفتاری و سرقت وچپاول و تحمیلات ارتجاعی رژیم آخوندی به جان آمده اند.
( رسانه های حکومتی فارس و مهر: ۳۰ مرداد ۱۳۹۱)
در یک فرمول بندی ساده براحتی می توان فهمید که فقر ونابودی ساختارهای اجتماعی وزیستی و...چگونه در ایران تحت حاکمیت آخوندها در این سی واندی سال نابود شده اند.
نابودی حرث ونسل ایران وایرانی در حکومت ولایت فقیه آخوندی=هزینه سرکوب+هزینه صدور تروریسم+چپاول ودزدیهای سران وایادی رژِیم+هزینه دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی واتمی+هزینه ضدیت با هر گونه مدرنیسم و.. وفراری دادن نخبگان علمی+صدور بنیاد گرائی به کشورهای دیگر( هشت سال جنگ خمینی یک قلم آنست با ۱۰۰۰ میلیارد خسارت)+هدر دادن سرمایه ها در پروژه های غیر علمی و زیست میحطی( پروژه های سد سازی ونمونه دریاچه ارومیه) با مدیریت ضد تخصصی
ح.مهاجرانی
آیت اله خرچنگ دربرنامه تپق تلویزیون صدای آمریکا
مقاله ای زیبا ازحسین پویا :آیت اله خرچنگ دربرنامه تپق تلویزیون صدای آمریکا
مجری: باسلام برنامه تپق امشب را خدمتتون تقدیم می کنم. مهمان امشب ما حضرت
آیت اله احمد خاتمی امام جمعه محترم تهران هستن که از طریق تلفن با ما وصل
هستند. حضرت آیت اله سلام علیکم . با حضورتون در این برنامه به بنده و به
تلویزیون صدای امریکا افتخار دادید. بفرمائید که نظرتون در باره زلزله اخیر
آذربایجان چیه؟
خاتمی: علیکم السلام برادر. موید باشید مومن. ما هم از داشتن دوستانی مثل شما شنگولیم. عرض کنم که نظر بنده هم همان نظر مقام معظم رهبریست که می فرمایند بیشتر این زلزله ها و سیل ها ناشی از گناهان رایج در جامعه است و برای امتحان مومنین می آیند. البته هر گناهی عواقبی دارد. مثلا بدحجابی اغلب باعث زلزله می شود و خوردن مشروبات الکلی و کار کردن خانمها در ادارات باعث بروز سیل می شود. به همین ترتیب رعایت نکردن احترام علما هم باعث زیادشدن تصادفات و مرگ و میر در جاده هاست. یعنی در واقع حضرت عزرائیل را بر جاده ها مسلط می کند. اگر خاطرتون باشد یکی از هشدارهایی که حضرت امام همواره به شاه میداد این بود که زنها را وارد ادارات نکنید و به آنها حق رای ندهید چون باعث نزول بلاهای آسمانی میشود.
مجری: حاج آقا دشمنان جمهوری اسلامی اینگونه تبلیغ می کنند که این خساراتی که در اثر زلزله وارد شده ناشی از خشت و گلی بودن خانه ها بوده و اگر خانه های اینگونه مناطق را مقاوم بسازند این همه خسارت جانی و مالی وارد نمیشده. یعنی به نوعی ناجوانمردانه میخواهند که دولت و نظام را مسئول جلوه بدهند.
خاتمی: خوب بله اینها تبلیغات دشمن است. وگرنه مثلا شما فکر می کنید اگر خانه ها از آهن و بتون هم ساخته شده بود یعنی زلزله نمی آمد؟
مجری: نخیر منظور این دشمنان اینه که زلزله شش ریشتری اینقدر تلفات نمیداد. در حالیکه زلزله هفت ریشتری در کشورهای صنعتی از این کمتر تلفات دارد.
خاتمی: بنده از زبان مقام معظم رهبری عرض می کنم که گول تبلیغات مسموم دشمن را نخورید. همانطور که حقوق بشر اسلامی ما با حقوق بشر غرب متفاوت است، ریشتر اسلامی هم با ریشتر غربی متفاوت است.
مجری: منظورتون اینه که شش ریشتر اسلامی معادل مثلا نه ریشتر غربیه.
خاتمی: احسنت بر شما مومن و به قول رهبر معظم آورین بر شما. البته محاسبه دقیقش یک مقدار نیاز به ریاضیات جفر و حوزه دارد و ضمنا شما میدانید که یک مقدار از این زلزله ها و تصادفات جاده ها و حوادثی هم که در اینجا پیش میاد ناشی از گناهانی است که در غرب کرده میشود.
مجری: ولی چطور میشه که در غرب گناه می کنن و در ایران زلزله میاد؟
خاتمی: خیلی ساده است. بر اساس کشفیات برادران ما در وزارت اطلاعات، صهیونیست ها از طریق روابطی که با اجنه برقرار کرده اند از طریق اجنه به فرشته مسئول زلزله آدرس اشتباهی میدهند.
مجری: حضرت آیت اله دشمنان نظام شما اینگونه تبلیغ می کنند که شما برای مقابله با خسارات جانی و مالی زلزله کار زیادی نکرده اید و دولت مسئول است. البته ما و بی بی سی فارسی در حد توانمون این شایعات را تکذیب کرده ایم و توی دهان دشمن زده ایم اما مردم انتظار دارند که از زبان شما در این باره بشنوند.
خاتمی: شما خبر دارید که مقام معظم رهبری در مورد پیشگیری و مقابله با زلزله فرمان اکید به دولت و حوزه علمیه داده اند. حتی بودجه مربوطه هم به حوزه پرداخت شده. بنده افتخار این را دارم که در اینجا اعلام کنم که عزیزان ما در حوزه علمیه تا کنون به دستاوردهای مهمی در این زمینه رسیده اند. همین هفته پیش بنده در خدمت مقام معظم بودم که مسئول امور زلزله در ستاد مقابله با حوادث غیر مترقبه در حوزه علمیه شرفیاب شدند و خبر دادند که ستاد مربوطه با رهنمودهای مقام معظم رهبری تا کنون به دعاهایی دست یافته اند که زلزله های تا پنج و نیم ریشتر را خنثی می کنند. البته مقام معظم رهبری فرمودند که این خوب است اما کافی نیست. ما باید بتوانیم هرچه زودتر به مرحله ای برسیم که زلزله های بیشتر از هفت و هفت و نیم ریشتر را هم خنثی کنیم.
مجری: واقعا به شما تبریک عرض می کنم. امیدوارم که روزی همه ی کشورهای زلزله خیز با استفاده از این دعاها و دستورالعملهای آسمانی بتوانند بدون آنکه بخواهند مبالغ هنگفتی صرف ساختن خانه های ضد زلزله بکنند، از دست این بلای آسمانی خلاص بشوند. سوال مهم اینه که آیا جمهوری اسلامی اجازه خواهد داد که کشورهای دیگر و پیروان مذاهب دیگر نیز از این دعاها استفاده کنند یا خیر؟
خاتمی: این دیگه به تصمیم و سیاست مقام معظم رهبری مربوط می شود. چون برخی از این دعاها را نمیشود در مورد کفار استفاده کرد و استفاده از آنها در آن کشورها مسئولیت اخروی دارد.
مجری: اما بنده معتقدم با توجه به رافت و عطوفت مقام عظمای ولایت فقیه، ایشان حتی اگر به قیمت افتادن بار گناه به شانه های مبارکشان هم باشد، اجازه خواهند داد که غیر مسلمان ها هم از این دعاها استفاده کنند.
خاتمی: البته در ادامه بحثمون باید به مردم مسلمان جهان مژده بدهم که برخی از متخصصان امور جن در دولت خدمتگزار هم اخیرا توانسته اند با کمک جنهایی نظیر حجج اسلام جعفر جنی و زعفر جنی با فرشته مسئول زلزله ارتباط غیر مستقیم برقرار کرده و از ایشان خواسته اند که در صورت امکان پنج تا شش روز قبل از وقوع زلزله خبر آنرا از طریق دفتر مقام معظم رهبری به ما بدهند. البته مذاکرات در این مورد هنوز جریان دارد. هرچند که این جنهای معظم اظهار کرده اند که متاسفانه فرشته مربوطه از قضیه رفتن فضاپیمای امریکایی به مریخ برای ارسال اطلاعات آن کره به زمین ناراحت است و نگرانی این را دارد که اطلاعات مربوط به اسناد زلزله و سیل که گویا در کره مریخ قرار دارد به دست دشمن صهیونیستی بیفتد و آنها مجبور به جابجا کردن دفترشان از مریخ به کره دیگری بشوند.
مجری: : البته این وسط نقش مخرب مجاهدین خلق را هم نباید نادیده گرفت. اونها هم خیلی تلاش می کنند که دستاوردهای علمی جمهوری اسلامی را به نوعی بی اعتبار جلوه بدن. اما چرا هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل این مسئله مربوط به مریخ را با شورای امنیت درمیان نمی گذارند؟ این مسئله خیلی مهم است و ممکن است آینده کره زمین به خطر بیفتد.
خاتمی: کجای کاری مومن؟ شورای امنیت خودش عامل صهیونیزمه و از منافقین پول میگیره. وگرنه چرا باید به فعالیتهای اتمی ما بند کنند؟ اینهمه کشور فعالیت هسته ای و بمب و غیره دارند چرا فقط یقه ما را چسبیده اند؟
مجری: دوستان ماهم در امریکا دارند روی همین نظریه کار می کنند. البته اگر خائنینی امثال مجاهدین بگذارند و دائما چوب لای چرخ مذاکرات ما نگذارند. حضرت آیت اله وقت ما تمام شد و از حضوتون در این برنامه سپاسگزارم.
خاتمی: بنده هم از طرف رهبر معظم انقلاب از تلاشهای بی وقفه شما عزیزان در صدای امریکا و بی بی سی برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی تشکر می کنم. اجرکم الی اله.
اول شهریور 1391 خاتمی: علیکم السلام برادر. موید باشید مومن. ما هم از داشتن دوستانی مثل شما شنگولیم. عرض کنم که نظر بنده هم همان نظر مقام معظم رهبریست که می فرمایند بیشتر این زلزله ها و سیل ها ناشی از گناهان رایج در جامعه است و برای امتحان مومنین می آیند. البته هر گناهی عواقبی دارد. مثلا بدحجابی اغلب باعث زلزله می شود و خوردن مشروبات الکلی و کار کردن خانمها در ادارات باعث بروز سیل می شود. به همین ترتیب رعایت نکردن احترام علما هم باعث زیادشدن تصادفات و مرگ و میر در جاده هاست. یعنی در واقع حضرت عزرائیل را بر جاده ها مسلط می کند. اگر خاطرتون باشد یکی از هشدارهایی که حضرت امام همواره به شاه میداد این بود که زنها را وارد ادارات نکنید و به آنها حق رای ندهید چون باعث نزول بلاهای آسمانی میشود.
مجری: حاج آقا دشمنان جمهوری اسلامی اینگونه تبلیغ می کنند که این خساراتی که در اثر زلزله وارد شده ناشی از خشت و گلی بودن خانه ها بوده و اگر خانه های اینگونه مناطق را مقاوم بسازند این همه خسارت جانی و مالی وارد نمیشده. یعنی به نوعی ناجوانمردانه میخواهند که دولت و نظام را مسئول جلوه بدهند.
خاتمی: خوب بله اینها تبلیغات دشمن است. وگرنه مثلا شما فکر می کنید اگر خانه ها از آهن و بتون هم ساخته شده بود یعنی زلزله نمی آمد؟
مجری: نخیر منظور این دشمنان اینه که زلزله شش ریشتری اینقدر تلفات نمیداد. در حالیکه زلزله هفت ریشتری در کشورهای صنعتی از این کمتر تلفات دارد.
خاتمی: بنده از زبان مقام معظم رهبری عرض می کنم که گول تبلیغات مسموم دشمن را نخورید. همانطور که حقوق بشر اسلامی ما با حقوق بشر غرب متفاوت است، ریشتر اسلامی هم با ریشتر غربی متفاوت است.
مجری: منظورتون اینه که شش ریشتر اسلامی معادل مثلا نه ریشتر غربیه.
خاتمی: احسنت بر شما مومن و به قول رهبر معظم آورین بر شما. البته محاسبه دقیقش یک مقدار نیاز به ریاضیات جفر و حوزه دارد و ضمنا شما میدانید که یک مقدار از این زلزله ها و تصادفات جاده ها و حوادثی هم که در اینجا پیش میاد ناشی از گناهانی است که در غرب کرده میشود.
مجری: ولی چطور میشه که در غرب گناه می کنن و در ایران زلزله میاد؟
خاتمی: خیلی ساده است. بر اساس کشفیات برادران ما در وزارت اطلاعات، صهیونیست ها از طریق روابطی که با اجنه برقرار کرده اند از طریق اجنه به فرشته مسئول زلزله آدرس اشتباهی میدهند.
مجری: حضرت آیت اله دشمنان نظام شما اینگونه تبلیغ می کنند که شما برای مقابله با خسارات جانی و مالی زلزله کار زیادی نکرده اید و دولت مسئول است. البته ما و بی بی سی فارسی در حد توانمون این شایعات را تکذیب کرده ایم و توی دهان دشمن زده ایم اما مردم انتظار دارند که از زبان شما در این باره بشنوند.
خاتمی: شما خبر دارید که مقام معظم رهبری در مورد پیشگیری و مقابله با زلزله فرمان اکید به دولت و حوزه علمیه داده اند. حتی بودجه مربوطه هم به حوزه پرداخت شده. بنده افتخار این را دارم که در اینجا اعلام کنم که عزیزان ما در حوزه علمیه تا کنون به دستاوردهای مهمی در این زمینه رسیده اند. همین هفته پیش بنده در خدمت مقام معظم بودم که مسئول امور زلزله در ستاد مقابله با حوادث غیر مترقبه در حوزه علمیه شرفیاب شدند و خبر دادند که ستاد مربوطه با رهنمودهای مقام معظم رهبری تا کنون به دعاهایی دست یافته اند که زلزله های تا پنج و نیم ریشتر را خنثی می کنند. البته مقام معظم رهبری فرمودند که این خوب است اما کافی نیست. ما باید بتوانیم هرچه زودتر به مرحله ای برسیم که زلزله های بیشتر از هفت و هفت و نیم ریشتر را هم خنثی کنیم.
مجری: واقعا به شما تبریک عرض می کنم. امیدوارم که روزی همه ی کشورهای زلزله خیز با استفاده از این دعاها و دستورالعملهای آسمانی بتوانند بدون آنکه بخواهند مبالغ هنگفتی صرف ساختن خانه های ضد زلزله بکنند، از دست این بلای آسمانی خلاص بشوند. سوال مهم اینه که آیا جمهوری اسلامی اجازه خواهد داد که کشورهای دیگر و پیروان مذاهب دیگر نیز از این دعاها استفاده کنند یا خیر؟
خاتمی: این دیگه به تصمیم و سیاست مقام معظم رهبری مربوط می شود. چون برخی از این دعاها را نمیشود در مورد کفار استفاده کرد و استفاده از آنها در آن کشورها مسئولیت اخروی دارد.
مجری: اما بنده معتقدم با توجه به رافت و عطوفت مقام عظمای ولایت فقیه، ایشان حتی اگر به قیمت افتادن بار گناه به شانه های مبارکشان هم باشد، اجازه خواهند داد که غیر مسلمان ها هم از این دعاها استفاده کنند.
خاتمی: البته در ادامه بحثمون باید به مردم مسلمان جهان مژده بدهم که برخی از متخصصان امور جن در دولت خدمتگزار هم اخیرا توانسته اند با کمک جنهایی نظیر حجج اسلام جعفر جنی و زعفر جنی با فرشته مسئول زلزله ارتباط غیر مستقیم برقرار کرده و از ایشان خواسته اند که در صورت امکان پنج تا شش روز قبل از وقوع زلزله خبر آنرا از طریق دفتر مقام معظم رهبری به ما بدهند. البته مذاکرات در این مورد هنوز جریان دارد. هرچند که این جنهای معظم اظهار کرده اند که متاسفانه فرشته مربوطه از قضیه رفتن فضاپیمای امریکایی به مریخ برای ارسال اطلاعات آن کره به زمین ناراحت است و نگرانی این را دارد که اطلاعات مربوط به اسناد زلزله و سیل که گویا در کره مریخ قرار دارد به دست دشمن صهیونیستی بیفتد و آنها مجبور به جابجا کردن دفترشان از مریخ به کره دیگری بشوند.
مجری: : البته این وسط نقش مخرب مجاهدین خلق را هم نباید نادیده گرفت. اونها هم خیلی تلاش می کنند که دستاوردهای علمی جمهوری اسلامی را به نوعی بی اعتبار جلوه بدن. اما چرا هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل این مسئله مربوط به مریخ را با شورای امنیت درمیان نمی گذارند؟ این مسئله خیلی مهم است و ممکن است آینده کره زمین به خطر بیفتد.
خاتمی: کجای کاری مومن؟ شورای امنیت خودش عامل صهیونیزمه و از منافقین پول میگیره. وگرنه چرا باید به فعالیتهای اتمی ما بند کنند؟ اینهمه کشور فعالیت هسته ای و بمب و غیره دارند چرا فقط یقه ما را چسبیده اند؟
مجری: دوستان ماهم در امریکا دارند روی همین نظریه کار می کنند. البته اگر خائنینی امثال مجاهدین بگذارند و دائما چوب لای چرخ مذاکرات ما نگذارند. حضرت آیت اله وقت ما تمام شد و از حضوتون در این برنامه سپاسگزارم.
خاتمی: بنده هم از طرف رهبر معظم انقلاب از تلاشهای بی وقفه شما عزیزان در صدای امریکا و بی بی سی برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی تشکر می کنم. اجرکم الی اله.
۱۳۹۱ مرداد ۳۰, دوشنبه
لاهیجی نمیداند ?بیچاره کاپوها
مقاله ای ازمحمدرضا روحانی
لاهیجی نمیداند? بیچاره کاپوها
آقای دکتر سید عبدالکریم لاهیجی
(۱) با عنوان دهن پرکن مدافع حقوق بشر، کلیه دستاوردهای بیش از نیم قرن خود
را در مصاحبه با رادیو فردا، طی چند دقیقه با سرعت به نمایش گذاشتند.(۲)
لاهیجی خیرخواهانه اعمال زور علیه پناهندگان را تجویز کرد. مقایسه این خوش
رقصی با ارائه خدمات کاپوها به جلادان اردوگاههای مرگ هیتلری و علیه هم
میهنان و هم کیشان خود شاید دور از انصاف باشد. بیچاره کاپوها، آن مردمان
نگون بخت، با توسل به زور مسخ و از صورت و سیرت آدمی تهی شده بودند. اما
لاهیجی داوطلبانه، با ذوق و شوق روی دست کاپوها بلند شد. با شقاوتی بی
مانند و در لباس خیر اندیشی مجوز تجاوز به حقوق بشر و حقوق انسانی بین
المللی هم میهنان پناهنده ما، مجاهدین ساکن اشرف را، همسو با ولی مطلقه
فقیه، صادر کرد. این خدمات در بازار آخوند زده رسانه های اهل مماشات مشتری
فراوان دارد. ”میبرندش همگان دوش به دوش”. صیقل دادن و تیز کردن دشنه ولی
فقیه آن هم باستناد قانون و در کسوت حقوق بشری پیش از آنکه نفرت آور باشد،
رقت انگیز نیست ؟
تجویز اعمال زور
در نمایشگاه صدا و تصویر رادیو فردا، لاهیجی دغدغه حقوق بشری دارد. ما ”والاحضرت اشرف پهلوی“ را در چنین لباسی و در عالی ترین کرسی های رسمی ملل متحد دیده ایم. لاهیجی آن عنوان پرطمطراق و آن مسند محتشم را به خواب هم نمی بیند. اما ایهاالناس، کجا، چه کسی شنیده است که ”اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر یا والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی“ و حتی جواد لاریجانی رئیس کمیسیون حقوق بشر قوه قضائیه خامنه ای، چنین عریان و آشکار از اعمال زور علیه پناهندگان سخن گفته باشد؟
لاهیجی سزاور است که مانند خمینی و خامنه ای مخاطب بخشی از سروده ناب شاملو، شاعر شاعران باشد
ترا چه سود
فخر بر ملک فروختن
هنگامی که هر غبار راه لعنت شده نفرینت میکند؟
که با یاس ها
به داس سخن گفتی
سزای بالا نشینی
لاهیجی با این قساوت آشکار فرسنگها دادستان (بنظرم کلمه دادستان اضافی است) لاجوردی و قاضی مرتضوی را پشت سرگذاشت. آنان پرچم دفاع از حقوق بشر را بر دوش نمی کشیدند. بهای خود بزرگ بینی، برباد نشستن و خشت بر دریا زدن او این نیست که طشت او از بام بیفتد و طبل رسوائی اش به صدا در آید؟
نردبان این جهان ما و منی است عاقبت این نردبان بشکستنی است
ابله است آنکس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست
لاهیجی در بی آبروتر کردن خود تلاش بی نظیری کرد. راستی چه کسی میتوانست بهتر از او سقوط اخلاقی یک مدعی دفاع از حقوق بشر را به نمایش بگذارد؟ کدام تنابنده ای قادر بود طبیعت و طینت واقعی او را به این روشنی آشکار کند؟
برادر حاتم طائی
بودند و هستند دوستانی که به
درستی از ما انتقاد می کنند که گاه وقت مقاومت را برای پاسخ بهر یاوه گوئی
تلف نمی کنیم و نصیحت مصلح الدین سعدی شیرازی را به یاد نمی آوریم که
فرمود:
آنرا که به قرآن و حدیث زونرهی آنست جوابش که جوابش ندهی
ما هم دهها سال است که سعی میکنیم بی اعتنا باشیم. بشنویم، بخوانیم، قورت بدهیم و دم نزنیم. از این حیث ضرری هم نکردیم. اما انصاف بدهید که این بار گند وجود لاهیجی غیرقابل تحمل شده است. باید عفونت زدائی کرد.
لاهیجی لابد ضمن تحصیلات حوزوی داستان برادر حاتم طائی را خوانده یا شنیده است. این نااهل در مقام حسادت نسبت به نام نیک برادرش که شهره خاص و عام بود، کاری کرد تا مشهور شود. رفت سر چاه زمزم و کثافات وجودش را در آن خالی کرد و ”کی شود دریا به کام سگ نجس”. چشمه زمزم پاک ماند. برادر حاتم طائی هم به شهرت ابدی دست یافت. موارد به مسلسل بستن مردم، مثل سال گذشته در نروژ و ماه گذشته در آمریکا ریشه در عطش شهرت طلبی دارد. این بیماران وسیله معروف شدنشان مسلسل است و نه حقوق بشر.
آنرا که به قرآن و حدیث زونرهی آنست جوابش که جوابش ندهی
ما هم دهها سال است که سعی میکنیم بی اعتنا باشیم. بشنویم، بخوانیم، قورت بدهیم و دم نزنیم. از این حیث ضرری هم نکردیم. اما انصاف بدهید که این بار گند وجود لاهیجی غیرقابل تحمل شده است. باید عفونت زدائی کرد.
لاهیجی لابد ضمن تحصیلات حوزوی داستان برادر حاتم طائی را خوانده یا شنیده است. این نااهل در مقام حسادت نسبت به نام نیک برادرش که شهره خاص و عام بود، کاری کرد تا مشهور شود. رفت سر چاه زمزم و کثافات وجودش را در آن خالی کرد و ”کی شود دریا به کام سگ نجس”. چشمه زمزم پاک ماند. برادر حاتم طائی هم به شهرت ابدی دست یافت. موارد به مسلسل بستن مردم، مثل سال گذشته در نروژ و ماه گذشته در آمریکا ریشه در عطش شهرت طلبی دارد. این بیماران وسیله معروف شدنشان مسلسل است و نه حقوق بشر.
العدُوّ الحیمم
در دالانهای متروی پاریس آگهی یک
فیلم عربی را دیدم. نام فیلم ”العدُوّ الحیمم” بود. من معادل آنرا به زبان
فرانسه گویا نیافتم. این کلام رسا را به ENNEMIE INTIME ترجمه کرده بودند
که معادل فارسی آن دشمن خانگی یا دشمن خودمانی است. کلمه العدُو با کلمه
عدو در زبان فارسی از یک ریشه اند. و الحمیم با کلمات حمایت و حامی در زبان
فارسی از یک مصدرند. معنای لغوی کلمه با دشمن دوست نما هم گویا به نظر نمی
آید. برای درک کامل مفهوم و مصداق این کلام میتوان لاهیجی را مثال زد.
لاهیجی دهها سال است که با تمام قوا و پشتکاری عجیب می کوشد در رفتار، گفتار، کردار و نوشتار کینه ورزی خود ”العدوالحیمم” را متبلور کند. شاید بردباری و بی اعتنایی مفرط ما هم موجب و مشوق استمرار این کثافتکاری بوده است. ما مقابله با چنین کسانی را معمولا دون شأن و رسالت خود می دانیم. اگر هم گاه ناگزیر پاسخی به آنها میدهیم جواب کارفرمایان رسانه ها این نوع ندافعان حقوق بشراست.
لاهیجی دهها سال است که با تمام قوا و پشتکاری عجیب می کوشد در رفتار، گفتار، کردار و نوشتار کینه ورزی خود ”العدوالحیمم” را متبلور کند. شاید بردباری و بی اعتنایی مفرط ما هم موجب و مشوق استمرار این کثافتکاری بوده است. ما مقابله با چنین کسانی را معمولا دون شأن و رسالت خود می دانیم. اگر هم گاه ناگزیر پاسخی به آنها میدهیم جواب کارفرمایان رسانه ها این نوع ندافعان حقوق بشراست.
حقوق مقدس
در ترمینولوژی حقوق معاصر لغات
معمولاً ریشه های دهری و ناسوتی دارند و از کلماتی که بوی متافیزیک میدهد و
سوابق لاهوتی دارد خبری نیست. هیچ حقوقی مزین به صفت مقدس نیست مگر حقوق
مقدس پناهندگی. دلیل آن هم ریشه دار بودن آن در حقوق و قواعد اخلاقی و دینی
همه تمدنهاست.
لاهیجی در لباس یک وکیل پناهنده این چنین میزان وفاداری خود را به حقوق پناهندگی هموطنانش که در معرض کشتار هستند نشان داده است. این بیت از سعدی می تواند بخوبی این نوع تجاوزهای ”نوع دوستانه” را معرفی کند.
تطاولی که تو کردی به دوستی با من
من آن به دشمن خونخوار خویش مپسندم
لاهیجی در لباس یک وکیل پناهنده این چنین میزان وفاداری خود را به حقوق پناهندگی هموطنانش که در معرض کشتار هستند نشان داده است. این بیت از سعدی می تواند بخوبی این نوع تجاوزهای ”نوع دوستانه” را معرفی کند.
تطاولی که تو کردی به دوستی با من
من آن به دشمن خونخوار خویش مپسندم
ذره ای قانون و عدالت
آقای مسعود رجوی، مسئول شورای
ملی مقاومت ایران سفارش مؤکد و مکرر دارند که هر جا ”ذره ای قانون و عدالت”
باشد، ما از آن بهره برداری کنیم. بنابراین، طبق مقررات سی سال گذشته از
هر نوع واکنشی که اساس آن خودانگیختگی و خشم باشد پرهیز میشود. اگر لازم
باشد لاهیجی هم مثل نراقی، آموزگار عملی او طبق قانون تعقیب خواهد شد.
دیدیم که نراقی ناگزیر شد خانه و کاشانه قدیمی اش را با شتاب بفروشد و با
اموالش نزد کارفرمایش به ام القرای ولایت فقیه باز گردد. او این عجله را در
آخر عمر به توصیه مشاوران حقوقی اش (که سردر آخور آحمدی نژاد داشتند و
صورتحساب آنرا مجاهدین روی میز دادگاه گذاشتند) به خرج داد. اگر در نمی رفت
ممکن بود قربانیان برای گوشمالی مختصر دیگری جبران خسارات مادی و معنوی
ناشی از اجرای مأموریت هایش را از طریق قانون مطالبه کنند. در رفت تا اموال
ناشی از خیانت هایش را نجات دهد و از بی خانمانی فرار کند. روشن است که
بیت رهبری و رئیس دفتر احمدی نژاد زیرک تر از آنند که روی مهره های سوخته و
آبروباخته ای مثل نراقی باز هم سرمایه گزاری کنند.
لاهیجی بی رقیب
لاهیجی با استتار خود زیر عنوان
مدافع حقوق بشر با سنگدلی بی مانندی به توجیه کشتار جدیدی در اشرف پرداخت.
اعمال خشونت و زور علیه پناهندگان بی سلاح را توجیه حقوقی کرد.
لاهیجی هرگز شنیده است غیر از خودش یک نفر دیگر از سازمان، جامعه، کنفدراسیون، و گروه های حقوق بشری گوناگون این چنین علیه پناهندگان و حقوق آنها ترکتازی کند؟
او زیر چکمه های خونین جلادانی که به فرمان مالکی تا کنون بارها به جان، آزادی و مال پناهندگان تجاوز کرده اند از انبار معلومات حقوقی خود استدلالهای صد تا یک قاز بیرون کشیده و گسترده است. تا آن حرفهایی که از طریق نمد مالی سفیر کوبلر هنوز به کرسی ننشسته است را با تهدید اعمال زور تقویت کند. اگر با پنبه سر بریدن سفیر ویژه آمریکا برای تخلیه اشرف هنوز افاقه نکرد، تجویز و توجیه مشروعیت قانونی اعمال حاکمیت مالکی از طریق ”زور” آن هم توسط آدمی که شناسنامه ایرانی دارد و ادعا و عنوان حقوق بشری خونریزی را تسهیل می کند. چه کسی میتواند مدعی رقابت با لاهیجی باشد؟
لاهیجی هرگز شنیده است غیر از خودش یک نفر دیگر از سازمان، جامعه، کنفدراسیون، و گروه های حقوق بشری گوناگون این چنین علیه پناهندگان و حقوق آنها ترکتازی کند؟
او زیر چکمه های خونین جلادانی که به فرمان مالکی تا کنون بارها به جان، آزادی و مال پناهندگان تجاوز کرده اند از انبار معلومات حقوقی خود استدلالهای صد تا یک قاز بیرون کشیده و گسترده است. تا آن حرفهایی که از طریق نمد مالی سفیر کوبلر هنوز به کرسی ننشسته است را با تهدید اعمال زور تقویت کند. اگر با پنبه سر بریدن سفیر ویژه آمریکا برای تخلیه اشرف هنوز افاقه نکرد، تجویز و توجیه مشروعیت قانونی اعمال حاکمیت مالکی از طریق ”زور” آن هم توسط آدمی که شناسنامه ایرانی دارد و ادعا و عنوان حقوق بشری خونریزی را تسهیل می کند. چه کسی میتواند مدعی رقابت با لاهیجی باشد؟
باز هم بردباری
رادیو فردا که محض خاطر خدا
لاهیجی را در بوق نمیکند. این اقدامات تحریک آمیز نوعی تقسیم کار به نظر می
آید. یکی می گوید خشونت خوب نیست. دیگری گزارش می دهد که مجاهدین توقعات
زیادی دارند و حوصله عراقی ها سررفته و بالاخره سومی به توجیه حقوقی ”اعمال
زور” و خونریزیهای برنامه ریزی شده می پردازد. حرفهائی که سفرای ”حسن نیت”
از گفتن آن پرهیز دارند به نیروهای ”خودسر” ”مستقل” و ”حقوق بشری” واگذار
می شود.
لاهیجی باید بداند که مقاومت و هواداران آن، خانواده شهدا و پناهندگان سیاسی در میدانی که خود انتخاب می کنند، در فرصتی که مناسب می دانند، آب زیر دیوار این نوع سیاست بازیهای جنایتکارانه بسته و می بندند. مصلحت آنست که همه باز دندان روی جگر بگذاریم. از مراجعه مستقیم فردی یا جمعی به شخص او با سازمانهایی که لاهیجی خود را به آنها سنجاق می کند بپرهیزیم. بهانه به دست همدستان سفارتی، سفرای ”حسن نیت ” و رسانه ای او ندهیم. تا امکان مظلوم نمایی به این ظالم بی رحم داده نشود. عقل و مصلحت ما را به بردباری می خواند.
لاهیجی باید بداند که مقاومت و هواداران آن، خانواده شهدا و پناهندگان سیاسی در میدانی که خود انتخاب می کنند، در فرصتی که مناسب می دانند، آب زیر دیوار این نوع سیاست بازیهای جنایتکارانه بسته و می بندند. مصلحت آنست که همه باز دندان روی جگر بگذاریم. از مراجعه مستقیم فردی یا جمعی به شخص او با سازمانهایی که لاهیجی خود را به آنها سنجاق می کند بپرهیزیم. بهانه به دست همدستان سفارتی، سفرای ”حسن نیت ” و رسانه ای او ندهیم. تا امکان مظلوم نمایی به این ظالم بی رحم داده نشود. عقل و مصلحت ما را به بردباری می خواند.
اگر ماندیم و اگر مردیم
لاهیجی باید بداند که اگر ماندیم
او را به دست عدالت می سپاریم. این به نفع حقوق مقدس پناهندگی و پناهندگان
نیست؟ این بهترین شیوه دفاع از حقوق بشر و اعتلای آن در جهان نیست؟ این
لباس آبرومند وکالت را از لوث آلودگی به اغراض پست پاک نمی کند؟ و البته
این آرزوی ماست.
گر بمردیم عذر ما بپذیر ای بسا آرزو که خاک شده
در هر حال، صدها هزار قربانی، پناهنده خانواده های شهدای مقاومت حق دارند با روشهای مناسب و مشروع هر جنایت پیشه ای را به سزای اعمالش برسانند و داغ ننگ ابدی را بر پیشانی اش حک نمایند. نتیجه بازی ماجراجویانه و گستاخانه لاهیجی معلوم است او حق برنده شدن را از خود سلب کرده است. اگر ماندیم باخت او حتمی است و اگر نماندیم با حضور مدعیان بیشتری باخت او شدیدتر خواهد بود.
گر بمردیم عذر ما بپذیر ای بسا آرزو که خاک شده
در هر حال، صدها هزار قربانی، پناهنده خانواده های شهدای مقاومت حق دارند با روشهای مناسب و مشروع هر جنایت پیشه ای را به سزای اعمالش برسانند و داغ ننگ ابدی را بر پیشانی اش حک نمایند. نتیجه بازی ماجراجویانه و گستاخانه لاهیجی معلوم است او حق برنده شدن را از خود سلب کرده است. اگر ماندیم باخت او حتمی است و اگر نماندیم با حضور مدعیان بیشتری باخت او شدیدتر خواهد بود.
نفرین دوزخ
آرزومندیم که جناب عزرائیل شتاب
نکند و لاهیجی ها زنده باشند. در برابر عدالت پاسخ گویند و به سزای خود
برسند. چند هفته پیش مرد کهنسال ۹۷ ساله ای را برای جنایاتی که ۷۰ سال پیش
مرتکب شده بود دستگیر کردند. ما به بردباری عادت کرده ایم. حال به جاست
آرزوهای عادلانه شاملو را برای لاهیجی و کارفرمایش تکرار نکنیم. (قبلش بود
بکنیم که بنظرم همان درست بود)
باش تا نفرین دوزخ از توچه سازد
که مادران سیاهپوش،
داغداران بهترین فرزندان آفتاب و باد
هنوز از سجاده ها، سربرنگرفته اند.
باش تا نفرین دوزخ از توچه سازد
که مادران سیاهپوش،
داغداران بهترین فرزندان آفتاب و باد
هنوز از سجاده ها، سربرنگرفته اند.
قسم وکالت
لاهیجی و صاحب این قلم بیش از سه
دهه است که موفق نشدند حق عضویت خود را به کانون وکلا مرکز پرداخت کنند.
پروانه های وکالت ما تمدید نشده است اما ما هنوز از عنوان وکیل دادگستری
استفاده می کنیم.
خودبزرگ بینی قسم نامه وکلا را از ذهن لاهیجی پاک کرده که باید جز عدالت و احقاق حق منظوری نداشته و برخلاف شرافت قضاوت و وکالت اقدام و اظهاری... ” نکند و ”از اعمال نظریات سیاسی و خصوصی و کینه توزی و انتقام جوئی احتراز ” نماید. باید پس از محاکمه پرونده تخلفات او را از قسم وکلا در دادسرای انتظامی وکلای دادگستری مرکز طرح شود تا دیگر نتواند از عنوان وکیل سوء استفاده کند.
خودبزرگ بینی قسم نامه وکلا را از ذهن لاهیجی پاک کرده که باید جز عدالت و احقاق حق منظوری نداشته و برخلاف شرافت قضاوت و وکالت اقدام و اظهاری... ” نکند و ”از اعمال نظریات سیاسی و خصوصی و کینه توزی و انتقام جوئی احتراز ” نماید. باید پس از محاکمه پرونده تخلفات او را از قسم وکلا در دادسرای انتظامی وکلای دادگستری مرکز طرح شود تا دیگر نتواند از عنوان وکیل سوء استفاده کند.
تیرآوران
در نتیجه عمل و نظر قساوت آمیز لاهیجی و تجویز اعمال خشونت و زور علیه پناهندگان ایرانی مقدمات یک جنگ روانی دیگری با مشروع و قانونی جلوه دادن خونریزیهای بیشتر فراهم می شود. البته خامنه ای و مقلدین او مثل مالکی، فالح فیاض مشاور امنیتی او، صادق کاظم فرمانده جلادان اشرف و مسئول فعلی لیبرتی نیازمند نظریات حقوقی آدمی مثل لاهیجی نیستند. آسیاب آنها به خون می گردد. این تنور مماشات است که به نظریات آتشین لاهیجی محتاج است. تا در برابر افکار عمومی و پارلمانها بی عملی و سکوت خیانتکارانه خود را به نظرات بدیع یک وکیل مدعی دفاع از حقوق بشر که شناسنامه ایرانی هم دارد توجیه کند. این نوع مانورهای متقلبانه اسباب چینی است برای جنایت علیه بشریت که با نظرات حقوق بشری آرایش می شود. سفرای عالی مقام سیاست مماشات ظاهرا نگران خشونت هستند. اما لاهیجی آنرا تجویز میکند و میگوید دولت عراق ” می تواند اردوگاه اشرف را تخلیه کند و اگر مجاهدین حاضر به تخلیه نشوند به زور تخلیه کند” لاهیجی که مجوز اعمال زور صادر می کند در ایام تحصیلات حوزوی خوانده است که ”الفتنه اشدُّ من القتل“. اسباب خونریزی را فراهم کردن قانونا مستوجب و سزاوار مجازات است، هر چند مباشرا قوی از مسبب باشد. لاهیجی نمی داند که هنوز کسی از مادر زاده نشده است که مقاومت سازمان یافته یک ملت را ”از سربریده“ بترساند؟ سر ما را که ببرند دهها میلیون ایرانی؛ دشمن آخوندها که زنده اند. لابد بخشی از آنها به دنبال اجرای عدالت در حق قاتلان بهترین فرزندان ملت ایران خواهند رفت.
ترسم از ترکان تیرانداز نیست طعنه تیرآورانم میکشد
لاهیجی نشنید و نخواند؟
لاهیجی از اصل توارث دول در حقوق
بین الملل عمومی بی خبر است؟ نشنیده که مجاهدین بطور قانونی در عراق مستقر
شده اند؟ اطلاع ندارد که شهر اشرف با رعایت مقررات، اطلاع و تصویب مقامات
ذیصلاح با پول و کار مجاهدین ساخته شده است و نظیر آن از حیث اصول شهرسازی،
فضای سبز، تأسیسات ورزشی، تفریحی، بهداشتی، مذهبی و... در خاورمیانه وجود
ندارد؟ نخواند که رژیم فعلی عراق باید به لحاظ حقوق مکتسبه مجاهدین احترام
بگذارد؟ آگاه نشده که نیروهای اشغالگر علیرغم اعلام رسمی بی طرفی مجاهدین
در جریان جنگ علیه عراق، مجاهدین را بمباران کردند و پنجاه نفر را کشتند و
تأسیسات شهری را ویران کردند؟ خبر ندارد که مجاهدین بدون عقد قرارداد دائر
بر تضمین امنیت ساکنین اشرف توسط اشغالگران سلاح خود را تحویل ندادند؟
لاهیجی کنوانسیون ژنو که موقعیت مجاهدین و تکالیف آمریکا را روشن میکند را
مطالعه نکرده است؟
به اطلاع ایشان نرسانده اند که پس از انتقال تعهدات حقوقی ناشی از تعهدات ژنو توسط دولت آمریکا به عراق به فرمان مالکی و طی دو حمله ۵۰ نفر را کشتند و بیش از هزار نفر را مجروح کردند ؟ آیا وقت کرده اند که صحنه حملات زره پوشها را به انسانهای بی سلاح را ببینند؟ دیدند که خودروهای نظامی آدمهای بی سپر را زیر چرخهای خود له می کردند؟ عنایت فرمودند که با چماق سرها را متلاشی میکردند؟ خبر دارند که این «تن بی سپر» مانع حاکمیت مالکی شد؟ شنیده است که قرار و مدار مالکی-کوبلر یک عقد فضولی بوده است و خانم رجوی تنها پس از ایراد ملاحظات و تعیین شرایطی آنرا تنفیذ کرده و اجرای آنرا به اشرفی ها پیشنهاد کردند؟ خوانده است که از قدم اول مالکی با اغماض کوبلر و سفیر ویژه آمریکا برای اشرف خلف وعده کرد؟ که در محل لیبرتی, آب کافی, برق, فاضلاب و.... وجود ندارد. از آزادی و امنیت خبری نیست؟ شنیده است که دولت مالکی بر اساس حق حاکمیتش حتی اجازه دفن اجساد پناهندگانی که پس از تحمل بیماریهای ناشی از حملات کشته شده اند را نمی دهد؟ می داند که حاکمیت مالکی مانع از تأمین آب کافی با هزینه های مجاهدین است؟
لاهیجی خبر نشده که دادگاه مادرید بر اساس شکایت وکیل مجاهدین علیه نخست وزیر عراق و فرماندهان نظامی تحت امر او از جمله کاظم صادق مسئول فعلی لیبرتی به اتهام اعمال حاکمیت مالکی برای کشتار دسته جمعی و جنایت علیه بشریت تحت تعقیب هستند و مسئول فعلی لیبرتی در سفر دو ماه پیش به پاریس به این اتهام بازداشت شد؟ لاهیجی در مدرسه حقوق نخوانده که تحریک و توجیه قتل و کشتار جرم است؟ لاهیجی نمی داند که مصون از تعقیب نیست؟ به چه جرأتی چنین افسار گسیخته می تازد؟ اگر گرفتار شود چه کسی به نجات اوخواهد شتافت؟
به لاهیجی گزارش نداده اند که شورای حقوق بشر ملل متحد - گروه کار دستگیریهای خودسرانه در یک اظهار نظر رسمی مستدل وضعیت فعلی ساکنین لیبرتی را اشخاصی تحت حفاظت کنوانسیون ژنو دانسته و صریحاً اعلام و تاکید کرد که « شرایط لیبرتی مشابه یک مرکز بازداشت است» و هیچ توجیهی برای نگهداشتن افراد فوق الذکر و دیگران در کمپ لیبرتی وجود ندارد» و « چنین بازداشتی خارج از حیطه قانون حقوق بشر بین المللی و قانون داخل عراق است». میداند که دادگاههای عراق هم موقعیت ساکنان اشرف را خلاف قانون ندانسته اند. لاهیجی نشنید که دادگاه عدالت اروپا در چهار رسیدگی, دادگاههای اداری فرانسه , دادسرای پاریس محاکم آلمان, انگلیس وفرانسه پرونده سازیهای گوناگون علیه مجاهدین را مردود شناخته اند و اصرار دولت آمریکا برای ادامه سیاست ایران بر باد ده مماشات با ولایت مطلقه فقیه از طریق گروگانگیری عملی اشرفیان و ذکر نام آنها در لیست تروریستی تمرد آشکار از تصمیمات قوه قضائیه و قوه مقننه آمریکاست؟ خیال میکند که مجاهدین تمام چهل پارلمان و بیش از چهار هزار پارلمانتر را در پنج قاره خریده اند که از حقوق اشرفی ها دفاع می کنند؟
میتوان باور کرد که لاهیجی بی خبر است از اینکه اتحادیه جهانی وکلا معرفی کننده دو ملیون وکیل دادگستری و دویست کانون وکلا در سراسر جهان, از اشرفی ها و حقوق آنها پشتیبانی کرده است؟
هزارها سند وجود دارد که بطلان نظر او را ثابت می کند. آیا او جاهل است؟
به اطلاع ایشان نرسانده اند که پس از انتقال تعهدات حقوقی ناشی از تعهدات ژنو توسط دولت آمریکا به عراق به فرمان مالکی و طی دو حمله ۵۰ نفر را کشتند و بیش از هزار نفر را مجروح کردند ؟ آیا وقت کرده اند که صحنه حملات زره پوشها را به انسانهای بی سلاح را ببینند؟ دیدند که خودروهای نظامی آدمهای بی سپر را زیر چرخهای خود له می کردند؟ عنایت فرمودند که با چماق سرها را متلاشی میکردند؟ خبر دارند که این «تن بی سپر» مانع حاکمیت مالکی شد؟ شنیده است که قرار و مدار مالکی-کوبلر یک عقد فضولی بوده است و خانم رجوی تنها پس از ایراد ملاحظات و تعیین شرایطی آنرا تنفیذ کرده و اجرای آنرا به اشرفی ها پیشنهاد کردند؟ خوانده است که از قدم اول مالکی با اغماض کوبلر و سفیر ویژه آمریکا برای اشرف خلف وعده کرد؟ که در محل لیبرتی, آب کافی, برق, فاضلاب و.... وجود ندارد. از آزادی و امنیت خبری نیست؟ شنیده است که دولت مالکی بر اساس حق حاکمیتش حتی اجازه دفن اجساد پناهندگانی که پس از تحمل بیماریهای ناشی از حملات کشته شده اند را نمی دهد؟ می داند که حاکمیت مالکی مانع از تأمین آب کافی با هزینه های مجاهدین است؟
لاهیجی خبر نشده که دادگاه مادرید بر اساس شکایت وکیل مجاهدین علیه نخست وزیر عراق و فرماندهان نظامی تحت امر او از جمله کاظم صادق مسئول فعلی لیبرتی به اتهام اعمال حاکمیت مالکی برای کشتار دسته جمعی و جنایت علیه بشریت تحت تعقیب هستند و مسئول فعلی لیبرتی در سفر دو ماه پیش به پاریس به این اتهام بازداشت شد؟ لاهیجی در مدرسه حقوق نخوانده که تحریک و توجیه قتل و کشتار جرم است؟ لاهیجی نمی داند که مصون از تعقیب نیست؟ به چه جرأتی چنین افسار گسیخته می تازد؟ اگر گرفتار شود چه کسی به نجات اوخواهد شتافت؟
به لاهیجی گزارش نداده اند که شورای حقوق بشر ملل متحد - گروه کار دستگیریهای خودسرانه در یک اظهار نظر رسمی مستدل وضعیت فعلی ساکنین لیبرتی را اشخاصی تحت حفاظت کنوانسیون ژنو دانسته و صریحاً اعلام و تاکید کرد که « شرایط لیبرتی مشابه یک مرکز بازداشت است» و هیچ توجیهی برای نگهداشتن افراد فوق الذکر و دیگران در کمپ لیبرتی وجود ندارد» و « چنین بازداشتی خارج از حیطه قانون حقوق بشر بین المللی و قانون داخل عراق است». میداند که دادگاههای عراق هم موقعیت ساکنان اشرف را خلاف قانون ندانسته اند. لاهیجی نشنید که دادگاه عدالت اروپا در چهار رسیدگی, دادگاههای اداری فرانسه , دادسرای پاریس محاکم آلمان, انگلیس وفرانسه پرونده سازیهای گوناگون علیه مجاهدین را مردود شناخته اند و اصرار دولت آمریکا برای ادامه سیاست ایران بر باد ده مماشات با ولایت مطلقه فقیه از طریق گروگانگیری عملی اشرفیان و ذکر نام آنها در لیست تروریستی تمرد آشکار از تصمیمات قوه قضائیه و قوه مقننه آمریکاست؟ خیال میکند که مجاهدین تمام چهل پارلمان و بیش از چهار هزار پارلمانتر را در پنج قاره خریده اند که از حقوق اشرفی ها دفاع می کنند؟
میتوان باور کرد که لاهیجی بی خبر است از اینکه اتحادیه جهانی وکلا معرفی کننده دو ملیون وکیل دادگستری و دویست کانون وکلا در سراسر جهان, از اشرفی ها و حقوق آنها پشتیبانی کرده است؟
هزارها سند وجود دارد که بطلان نظر او را ثابت می کند. آیا او جاهل است؟
حق مقدس اشتباه
نمیتوان پذیرفت که لاهیجی
نمیداند , نشنیده و نخوانده. این عذر بدتر از معصیت و فتنه و اسباب چینی
برای توجیه حقوقی کشتار کردن است. باید راه برای جبران اشتباهات باز باشد.
ما که با کسی دعوای عشقی, ملکی یا ارثی نداریم. شیخ و شاه , هیتلر و
استالین حق اشتباه کردن را از خود سلب کردند تا در ننگ و نفرین به درک واصل
شدند. حالا به هزارو یک دلیل همه باید به هم کمک کنیم تا سنگی را که
لاهیجی به چاه انداخته, به هر زحمتی که شده بیرون بکشیم. اساس ارتکاب جرم
از جمله اسباب چینی برای جرائم علیه بشریت و کشتار دسته جمعی قصد و نیت
ارتکاب جرم است. تحویز خشونت و زور در حالی مجرمانه است که با علم و اختیار
همراه باشد. هنوز قصد و نیت مجرمانه لاهیجی ثابت نشده، اگر این شجاعت
اخلاقی را پیدا کند و بگوید تعهدی برای تحریک و توجیه کشتار نداشتم.
نادانسته حرفی زده ام و پشیمان هستم. راهی برای تخفیف تشنج ناشی از مصاحبه
اخیر او باز خواهد شد.
خطا و توبه
لابد لاهیجی این حدیث نبوی را
شنیده است که « کل ابن آدم خطا و خیر الخطائین(الخاطئین؟) التوابون»- همه
فرزندان آدم خطا می کنند و بهترین خطاکاران آنانی هستند که توبه میکنند- بد
نیست به عنوان مثال در اینجا یک نمونه بارز از شجاعت اخلاقی آقای احمد صدر
حاج سید جوادی, قاضی اسبق, وکیل دادگستری, وزیر کشور و دادگستری دولت
بازرگان را برای اطلاع همگان و به ویژه لاهیجی بنویسم. این پیش کسوت سرشناس وکلای دادگستری ایران در ۹۵ سالگی با دلیری به کارنامه خود پرداخت. سره را از نا سره جدا کرد. در بخش پایانی گزارشی تحت عنوان یک عمرتلاش ضمن عذرخواهی از مردم نوشت اگر ما پس از پیروزی انقلاب همچنان شانه به شانه دست در دست هم استبداد را نشانه گرفته بودیم و مشکلات را در سقوط شاه خلاصه نمی دیدیم امکان باز تولید استبداد سیاسی به استباد دینی به این سان راحت و کم هزینه صورت نمی گرفت....»
لاهیجی که در تنظیم اولین طرح رسمی قانون اساسی این رژیم در یک کمیته مخفی و سری همکاری داشت و اسرار این کمیته بعد از دهها سال هنوز به درستی افشاء نشده میتواند از همکار پیشکسوت ما درس بگیرد. طبق معمول لجاجت نکند و از خر شیطان پیاده شود تا ننگ و بدنامی را برای خانواده اش به ارث نگذارد.
لاهیجی لابد این آیه را در قرآن خوانده است که ”هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون“-آیا آنان که می دانند و آنان که نادان هستند برابرند؟ برشت نویسنده آلمانی برای این پرسش پاسخی دارد که ”آنان که نمی دانند نادان هستند ولی آنها که می دانند و کتمان می کنند جنایتکارند“. حالا لاهیجی می تواند جای خود را برگزیند.
۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه
نمایش ضد ایرانی نمک پاشیدن بر زخم
مقاله ای ازشهین سلامی
نمایش ضد ایرانی نمک پاشیدن بر زخم
نمایش ضد ایرانی نمک پاشیدن بر زخم
سفر یواشکی ولی فقیه ضد ایرانی
نظام آخوندی به مناطق زلزله زده حکایت نمک پاشیدن بر زخم مردم زلزله زده
است که قبل از اینکه قربانی بلایای طبیعی باشند زنده بگور شدگان بدست رژیم
آخوندی وشخص خامنه ای هستند.
مرکز زلزله چند دقیقه ای ورزقان بود لیکن آخوند ضد بشر خامنه ای در واقع ام القرای ومرکز مصائب و درد ها و... مردم ایران در بیش از سی سال گذشته بوده وهست ، اینکه او مجبور شد بعد از بارز شدن چهره کریه وضد مردمی اش در پی وقوع زلزله پس از شش روز به آنجا سفر کند والبته که با لشکر کشی روز قبل سپاه وامنیتی کردن ونظامی کردن مناصق زلزله زده و استقرار تیم های ویژه سر کوب در روستا هایی که دیگر خالی از سکنه شده وکاملا ویران شده اند، بحثی جدا گانه است. لاکن خامنه ای مصداق آن قمار بازی است که گر توبه کند از بی پولی است.
اما ولی فقیه که خودش زیر آوار شکستهای درونی وبیرونی کل نظام ازتهران و دمشق گرفته تا مکه و بغداد وبیروت و.. دست وپا می زند وفریاد وامصیبتا سر میدهد، در اثر اطلاع رسانی وحضور گسترده ومستقل مردم ایران (از نهادهای حکومتی و..) یک تو سری محکم دریافت نموده، در اوج خفت وخواری کفش کلاه کرد ویک روز مانده به نمایش دجالانه روز قدس برای گرم گردن نمایش مذکور به مناطق زلزله زده سفر کرد.
اما هیهات که آنقدر این نمایشات بی اثر وخالی از هر گونه اعتباری شده که کسی برای آن تره هم خورد نمی کند. وبا بسیج عوامل ساندیس خور از خارج از مناطق زلزله زده و...بعنوان مردم روستاهایی که تا ۹۰ درصد آن نابود وبا خاک یکسان شده اند
هیچ آبی برای ولی فقیه در حال سقوط گرم نمی شود وداغ ننگ نمک پاشیدن بر زخم مردم را بر پیشانی اوبیش از گذشته مهر می کند.
به خبر زیر توجه کنید.بازدید نمایشی خامنه ای ولی فقیه رژیم آخوندی از مناطق زلزله زده
پنجشنبه، ۲۶ مرداد ۱۳۹۱ / ۱۶ اوت ۲۰۱۲
شش روز بعد از فاجعه زلزله در شمال غرب کشور، خامنه ای ولی فقیه ارتجاع در یک تور نمایشی به چند روستای زلزله زده رفت و با وقاحت، از مردم بی سرپناه و دردمند خواست، صبر پیشه کنند.
مرکز زلزله چند دقیقه ای ورزقان بود لیکن آخوند ضد بشر خامنه ای در واقع ام القرای ومرکز مصائب و درد ها و... مردم ایران در بیش از سی سال گذشته بوده وهست ، اینکه او مجبور شد بعد از بارز شدن چهره کریه وضد مردمی اش در پی وقوع زلزله پس از شش روز به آنجا سفر کند والبته که با لشکر کشی روز قبل سپاه وامنیتی کردن ونظامی کردن مناصق زلزله زده و استقرار تیم های ویژه سر کوب در روستا هایی که دیگر خالی از سکنه شده وکاملا ویران شده اند، بحثی جدا گانه است. لاکن خامنه ای مصداق آن قمار بازی است که گر توبه کند از بی پولی است.
اما ولی فقیه که خودش زیر آوار شکستهای درونی وبیرونی کل نظام ازتهران و دمشق گرفته تا مکه و بغداد وبیروت و.. دست وپا می زند وفریاد وامصیبتا سر میدهد، در اثر اطلاع رسانی وحضور گسترده ومستقل مردم ایران (از نهادهای حکومتی و..) یک تو سری محکم دریافت نموده، در اوج خفت وخواری کفش کلاه کرد ویک روز مانده به نمایش دجالانه روز قدس برای گرم گردن نمایش مذکور به مناطق زلزله زده سفر کرد.
اما هیهات که آنقدر این نمایشات بی اثر وخالی از هر گونه اعتباری شده که کسی برای آن تره هم خورد نمی کند. وبا بسیج عوامل ساندیس خور از خارج از مناطق زلزله زده و...بعنوان مردم روستاهایی که تا ۹۰ درصد آن نابود وبا خاک یکسان شده اند
هیچ آبی برای ولی فقیه در حال سقوط گرم نمی شود وداغ ننگ نمک پاشیدن بر زخم مردم را بر پیشانی اوبیش از گذشته مهر می کند.
به خبر زیر توجه کنید.بازدید نمایشی خامنه ای ولی فقیه رژیم آخوندی از مناطق زلزله زده
پنجشنبه، ۲۶ مرداد ۱۳۹۱ / ۱۶ اوت ۲۰۱۲
شش روز بعد از فاجعه زلزله در شمال غرب کشور، خامنه ای ولی فقیه ارتجاع در یک تور نمایشی به چند روستای زلزله زده رفت و با وقاحت، از مردم بی سرپناه و دردمند خواست، صبر پیشه کنند.
ولی فقیه ارتجاع در مقابل
خانواده های داغدار و مصیبت زده زلزله زدگان گفت: اگر ساکنان این مناطق با
یکدیگر همکاری و همدلی داشته باشند این حادثه می تواند به سکوی پرش این
منطقه تبدیل شود.
به گزارش رسانه حکومتی فارس و عصر ایران امروز ۲۶ مرداد ۱۳۹۱، خامنه ای باوقاحت تاکید کرد مردم باید به مسئولان برای بازسازی کمک کنند.
تازه خبر های رسیده حاکی از ورود باندهای مافیایی آخوندی برای بتاراج بردن تتمه اموال ودارائیهای مردم ستم دیده در این منطقه است که با غارت کمک های مردمی وضبط آنها توسط نهادهای رسمی آخوندی شروع شده است.
در نتیجه سفر ولی فقیه ضد ایرانی وضد بشر به آذربایجان وشهرهای زلزله زده در ساده لوحانه ترین باورچیزی نیست جز نمونه بارز آخوندی که مرگ و میر مردم در زلزله را " امتحان الهی" می داند و از خواندن فاتحه بر گورها ومردگان ارتزاق می کند.
به این می گویند نمایش نمک پاشیدن بر زخم مردم. اما خامنه ای بهتر از هر کسی می داند که کار از کار گذشته و بقول معروف:"با این چیز ها قبر آقا درست نمیشود"!؟
به گزارش رسانه حکومتی فارس و عصر ایران امروز ۲۶ مرداد ۱۳۹۱، خامنه ای باوقاحت تاکید کرد مردم باید به مسئولان برای بازسازی کمک کنند.
تازه خبر های رسیده حاکی از ورود باندهای مافیایی آخوندی برای بتاراج بردن تتمه اموال ودارائیهای مردم ستم دیده در این منطقه است که با غارت کمک های مردمی وضبط آنها توسط نهادهای رسمی آخوندی شروع شده است.
در نتیجه سفر ولی فقیه ضد ایرانی وضد بشر به آذربایجان وشهرهای زلزله زده در ساده لوحانه ترین باورچیزی نیست جز نمونه بارز آخوندی که مرگ و میر مردم در زلزله را " امتحان الهی" می داند و از خواندن فاتحه بر گورها ومردگان ارتزاق می کند.
به این می گویند نمایش نمک پاشیدن بر زخم مردم. اما خامنه ای بهتر از هر کسی می داند که کار از کار گذشته و بقول معروف:"با این چیز ها قبر آقا درست نمیشود"!؟
۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه
اختلافات مقامات رژیم ایران برسربحران درسوریه ومذاکرات محرمانه با آمریکا
العربیه:
سوریه تمام تخم مرغ های
خود را در سبد ایران گذاشته است. ایران اما می داند که پس از سوریه خود هدف
خواهد بود. از همین رو کانال های محرمانه را با واشینگتن گشوده، است.
اکنون هم به طور کژدار و مریض تلاش می کند دست خود را از "خون سوری ها"
بشوید.
اما آیا نظام ایران تصمیم نهایی خود را گرفته است؟ کدام راه را
در پیش خواهد گرفت؟ این پرسشی است که در روزهای آینده باید پاسخ آن را
دریافت.
(العربیه ۲۷ مرداد ۱۳۹۱)
شبکه تلویزیونی "المیادین" که مقرش در بیروت است، یک هفته پس از سفر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به بیروت مصاحبه ای با او پخش کرد.
جلیلی
در این مصاحبه تاکید کرد که ایران آماده انتقال قدرت در سوریه است «به شرط
این که این روند داخلی، بدون دخالت خارجی و برپایه انتخابات آزاد باشد.»
این
در حالی است که چند روز پیش از آن جلیلی در دیدار با بشار اسد رئیس جمهور
سوریه بر پشتیبانی نظام ایران از نظام بشار اسد تاکید کرده بود.
سخنان
جلیلی در آستانه سفر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران به جده در پاسخ به
دعوت پادشاه سعودی به منظور مشارکت در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان
همکاری های اسلامی ایراد شده است؛ نشستی که تعلیق عضویت سوریه در این
سازمان یکی از مصوبه های آن بود.
مصاحبه جلیلی و سخنرانی محمود احمدی
نژاد در اجلاس مکه که در آن هیچ اشاره ای به سوریه و بحران آن نکرد، در
حالی که جمهوری اسلامی، همپیمان نزدیک نظام بشار اسد به شمار می آید،
نشانگر این است که پشت درهای سیاست در تهران، اتفاقی در حال وقوع است؛
اتفاقی که برخی از منابع آگاه از تصمیم گیری های سیاسی در ایرانی، برخی از
گوشه های آن را در اختیار "العربیه.نت" قرار دادند.
جلسات مکرر شورای عالی امنیت ملی ایران درباره سوریهبنا
بر اطلاع رسیده به "العربیه.نت" سلسله جلساتی با موضوع بحران سوریه در
شورای عالی امنیت ملی ایران برگزار شد؛ جلساتی که آرام نبود و شاهد اختلاف
نظر و بگو مگوهایی میان حاضران هم بود.
به طور کلی، تصمیم گیرندگان سیاسی در ایران، آن هایی که جلسات شورای عالی ملی این کشور حضور می یابند، به دو دسته تقیم می شوند. آن هایی که معتقدند "احتمال سرنگونی نظام بشار اسد اخیرا به شکل قابل ملاحظه ای افزایش یافته، از همین رو باید خود را برای "روز پس از سرنگونی او آماده کرد."
سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، این تفکر را نمایندگی کرده و بر آن اصرار می کند. در مقابل، افرادی که بیشتر چهره نظامی دارند و از سران کنونی سپاه پاسداران به شمار می آیند، خواستار چند برابر شدن کمک های ایران به نظام سوریه در زمینه های اقتصادی و نظامی هستند. حسین طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران، نماینده این تفکر است که آن را در جلسات مطرح کرده و بر آن اصرار می ورزد.
به هر روی، تصمیم گیر نهایی آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران است و شورای عالی امنیت ملی این کشور، در نهایت پیشنهادهای خود برای صدور فرمان، به او ارائه می دهند
بنا بر اطلاعات رسیده به
"العربیه.نت"، در یکی از جلسات، سعید جلیلی می گوید: "از خودمان بپرسیم که
آیا در شرایط موجود باید به کمک های خود به نظام بشار اسد به این شکل ادامه
دهیم؟ یا این که نتیجه این جنگ باخت است و باید برای یافتن جانشینی بهتر
از اسد در سوریه سرمایه گذاری کنیم؟"
در این دیدگاه علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران با سعید جلیلی هم نظر است.
در
جلسات یاد شده، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات ایران و مسئولان بلندپایه دستگاه
تحت مدیریتش، اطلاعاتی درباره وضعیت داخلی سوریه ارائه دادند. آن ها با
نگرانی به انگیزه و توانایی رو به افزایش مخالفان بشار اسد اشاره کردند در
حالی که به گفته آن ها عزم، اراده و توانایی نیروهای دولتی، در حال افت
شدید است.
حسین طائب و همفکرانش اما معتقدند
که بحرانی تر شدن وضعیت نظام بشار اسد دلیلی است بر این که باید از رهبری
ایران خواسته شود تا کمک های محرمانه به نظام حاکم بر سوریه افزایش یابد.
آن ها همچنین نسبت به فقدان کنترل بر شهرهای بزرگ به ویژه دمشق پایتخت توسط
نیروهای دولتی ابراز نگرانی کردند.
از همین رو یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در یکی از جلسات ابراز عقیده کرد که "باید روند کمک ها به نظام اسد پیش از آن که کار از کار بگذرد افزایش یابد". به گفته او نیروهایی از "حزب الله لبنان" تامین امنیت سازمان های حساس در سوریه را آغاز کردند و در نقاط ضعف نظام مستقر شدند. او ادامه داد که "سپاه پاسدارن" میزان حضور خود را در سوریه به منظور محافظت از منافع جمهوری اسلامی در حال فروپاشی نظام اسد افزایش داده است.
در یکی از جلسات، علی اکبر صالحی اظهار داشت که برپایه دستور محمود احمدی نژاد، وزارت امور خارجه ایران از تابستان ۲۰۱۱، اقدام به ارزیابی کلی و برپایی ارتباطات محرمانه با برخی از شخصیت های سیاسی جدید خارج از حلقه نزدیکان اسد کرده است. به گفته صالحی، این شخصیت هم از درون نظام و هم از میان اپوزیسون سوریه هستند.
از همین رو یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در یکی از جلسات ابراز عقیده کرد که "باید روند کمک ها به نظام اسد پیش از آن که کار از کار بگذرد افزایش یابد". به گفته او نیروهایی از "حزب الله لبنان" تامین امنیت سازمان های حساس در سوریه را آغاز کردند و در نقاط ضعف نظام مستقر شدند. او ادامه داد که "سپاه پاسدارن" میزان حضور خود را در سوریه به منظور محافظت از منافع جمهوری اسلامی در حال فروپاشی نظام اسد افزایش داده است.
در یکی از جلسات، علی اکبر صالحی اظهار داشت که برپایه دستور محمود احمدی نژاد، وزارت امور خارجه ایران از تابستان ۲۰۱۱، اقدام به ارزیابی کلی و برپایی ارتباطات محرمانه با برخی از شخصیت های سیاسی جدید خارج از حلقه نزدیکان اسد کرده است. به گفته صالحی، این شخصیت هم از درون نظام و هم از میان اپوزیسون سوریه هستند.
ولایتی و دیدگاه آیت الله خامنه ایعلی اکبر ولایتی مشاور آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در امور سیاست خارجی، در برخی از این جلسات شرکت کرد.
در یکی از جلسات ولایتی ابراز عقیده کرد که فروپاشی نظام اسد به برپایی دولتی سنی مذهب تابع پادشاهی سعودی در سوریه خواهد انجامید.
به گفته ولایتی، این سناریو شاید به افزایش تنش میان سنی ها و شیعیان و در نتیجه کاهش نفوذ منطقه ای ایران بینجامد. او خاطرنشان کرد که خامنه ای، نظام اسد را برگ برنده ای استراتژیک در منطقه به شمار می آورد که باید کمک های اقتصادی، امنیتی و مالی را برای آن فراهم آورد. ولایتی در عین حال اظهار داشت که این مساله نافی ضرورت آمادگی برای احتمال سرنگونی نظام حاکم بر سوریه نیست.
علاء الدین حسینی وزیر اقتصاد ایران در یکی از این جلسات درباره کمک های اقتصادی به سوریه سخن گفت. به گفته او به افرادی از "سپاه پاسداران" که تجربه بزرگی در دور زدن تحریم ها کسب کردند، اجازه داده شد تا اقدام به ارائه کمک و مشورت اقتصادی به نظام بشار اسد کنند.
در یکی از جلسات ولایتی ابراز عقیده کرد که فروپاشی نظام اسد به برپایی دولتی سنی مذهب تابع پادشاهی سعودی در سوریه خواهد انجامید.
به گفته ولایتی، این سناریو شاید به افزایش تنش میان سنی ها و شیعیان و در نتیجه کاهش نفوذ منطقه ای ایران بینجامد. او خاطرنشان کرد که خامنه ای، نظام اسد را برگ برنده ای استراتژیک در منطقه به شمار می آورد که باید کمک های اقتصادی، امنیتی و مالی را برای آن فراهم آورد. ولایتی در عین حال اظهار داشت که این مساله نافی ضرورت آمادگی برای احتمال سرنگونی نظام حاکم بر سوریه نیست.
علاء الدین حسینی وزیر اقتصاد ایران در یکی از این جلسات درباره کمک های اقتصادی به سوریه سخن گفت. به گفته او به افرادی از "سپاه پاسداران" که تجربه بزرگی در دور زدن تحریم ها کسب کردند، اجازه داده شد تا اقدام به ارائه کمک و مشورت اقتصادی به نظام بشار اسد کنند.
توصیه های اخیر جلیلی و طائببرپایه
اطلاعات رسیده، جلیلی در یکی از آخرین جلسات، دیدگاه خود را این گونه
خلاصه کرد: "بیم اصلی از خلا سیاسی است که با سرنگونی نظام اسد به وجود می
آید. دیگر کشورها همچون ترکیه و ایالات متحده آمریکا سعی خواهند کرد تا این
خلا را پر کنند. به طور حتم این کشورها برای تاثیرگذاری بر رهبران جدید
سوریه و دور کردن آن ها از ایران تلاش خواهند کرد. سرنگونی نظام حاکم بر
سوریه می تواند کانال رساندن اسلحه و دیگر کمک ها به حزب الله لبنان را
ببندد. این می تواند خسارتی مضاعف برای ایران در پی داشته باشد."
جلیلی افزود: "در درازمدت به نظرمی رسد ادامه ارائه کمک به اسد بی معنی باشد. از همین رو پیشنهاد من این است که حتی به بهای تاثیر بر ادامه کمک ها به نظام اسد، باید به افرادی نزدیک شد که جانشین او خواهند بود."
اینجا بود که حسین طائب پاسخ داد: "این عین خطا است، پیشنهاد من درست عکس این است."
جلیلی افزود: "در درازمدت به نظرمی رسد ادامه ارائه کمک به اسد بی معنی باشد. از همین رو پیشنهاد من این است که حتی به بهای تاثیر بر ادامه کمک ها به نظام اسد، باید به افرادی نزدیک شد که جانشین او خواهند بود."
اینجا بود که حسین طائب پاسخ داد: "این عین خطا است، پیشنهاد من درست عکس این است."
تماس های محرمانه تهران-واشینگتنبه
نظر می رسد حتی اگر نظام بشار اسد در مرحله کنونی، بر تمام مخالفان خود
چیره شود، اما با توجه به خون های ریخته شده، جدایی های به وجود آمده و
خرابی های تحمیل شده بر کشور، این نظام به مرور از درون فروخواهد پاشید. از
این رو نظام جمهوری اسلامی اکنون در وضعیتی قرار گرفته که به وضوح نمی
داند باید چه سیاستی را در قبال سوریه پیش گیرد، به ویژه آن که اختلاف هایی
بر سر این موضوع در میان شخصیت های نظام حاکم بر ایران وجود دارد.
خبرهایی وجود دارد مبنی بر این
که گفت و گوی جدی میان واشینگتن و تهران برقرار شده است، گفت و گویی که به
مرحله پیشرفته ای رسیده است. این گفت و گو در چند زمینه صورت می گیرد:
"پرونده اتمی ایران و نقش این کشور در خلیج، افغانستان، سوریه و حمایت از
تنگه هرمز."
شاید سخنان اخیر مقام های اسرائیلی در تهدید ایران به حمله قریب الوقوع نظامی به نیروگاه های اتمی این کشور، تعیین استراتژی جنگ و گمانه زنی درباره مدت زمان آن، در راستای فشار بر تهران به منظور توافق هرچه سریعتر با واشینگن و دادن امتیازهایی درباره سوریه و پرونده اتمی باشد؛ چرا که اسرائیل در خصوص عزم برای اقدام جدی، از تبلیغات پیش از آن پرهیز کرده و اقدام هایش معمولا ناگهانی است؛ مگر این که این بار خلاف آن عمل کند. باید توجه داشت فشار تحریم ها و اقتصاد بحرانی ایران، فشاری دوچندان بر نظام این کشور تحمیل کرده است.
شاید سخنان اخیر مقام های اسرائیلی در تهدید ایران به حمله قریب الوقوع نظامی به نیروگاه های اتمی این کشور، تعیین استراتژی جنگ و گمانه زنی درباره مدت زمان آن، در راستای فشار بر تهران به منظور توافق هرچه سریعتر با واشینگن و دادن امتیازهایی درباره سوریه و پرونده اتمی باشد؛ چرا که اسرائیل در خصوص عزم برای اقدام جدی، از تبلیغات پیش از آن پرهیز کرده و اقدام هایش معمولا ناگهانی است؛ مگر این که این بار خلاف آن عمل کند. باید توجه داشت فشار تحریم ها و اقتصاد بحرانی ایران، فشاری دوچندان بر نظام این کشور تحمیل کرده است.
۱۳۹۱ مرداد ۲۵, چهارشنبه
افشا شدن مجدد چهره زشت وپلید خامنه ای درجریان زلزله
مقاله ایی ازسیدصبا حسینی
افشا شدن مجددچهره زشت وپلید خامنه ای درجریان زلزله
مگر قرار است با هر باران سیل
جاری شود با هر تکان هزاران نفر قربانی؟ مگر قرار است با هر باد طوفان وبا
هرکمبود بارندگی خشکسالی وقحطی ؟ وبا هر برف بهمنی ؟! ومگر قرار است
....که تا رژیم آخوندی بر سر کار است، امنیت جان ومال مردم تأمین شود؟
حوادث طبیعی البته که در حکومت استبداد ضد بشری خامنه ای همیشه با ضریب غیر متعارف، قربانگاهی برای مردم ایران بوده وهست.
حوادث طبیعی البته که در حکومت استبداد ضد بشری خامنه ای همیشه با ضریب غیر متعارف، قربانگاهی برای مردم ایران بوده وهست.
اما زلزله اخیر در مناطق
آذربایجان بار دیگر ثابت نمود که تا این رژیم بر سر کار است حرث ونسل ملت
ایران در معرض نابودی است. با این زلزله در مقیاس ۶.۳ ریشتر که به گفته
تمامی کارشناسان نباید این تعداد قربانی وخسارت (به اعتراف رژیم تا ۱۸
میلیارد تومان) بجای بگذارد، اما این قربانی و خسارات نشان داد که حکومت
آخوندی تا کجا طی این سی وسه سال تمامی سرمایه های ملی برای اقدامات
ضروری مستحکم سازی و زیر ساختهای اجتناب ناپذیر در کل ایران وبخصوص مناطق
زلزله خیز رادر مسیر سرکوب مردم ایران ، صدور تروریسم وتولید بمب اتمی به
انضمام چپاول ودزدی های نجومی سران رژیم به باد داده واز بین برده است.
در دیکتاتوری های کلاسیک وقوع مواردی از این قبیل، فرصتی برای آن فراهم می کند تا با بسیج امکانات و..خود وامر کمک رسانی به قربانیان برای خودش وجهه ای دست وپا کند، اما خامنه ای ضد ایرانی در چنان نقطه ای در سراشیب بی بازگشت سقوط قرار گرفته که حتی ظرفیت استفاده از این مورد را هم ندارد. یعنی اینکه نه می خواهد ونه می تواند. پاسدار تیر خلاص زنش درست روز بعد از زلزله سفر خارجی می کند ( برعکس همه رئیس جمهور ها که با وقوع چنین حادثه ای اگر در سفر هم باشند آنرا قطع کرده وفوری به کشور متبوع خود بر می گردند) صدا وسیمای کریه ولی فقیه برنامه طنز پخش می کند، بجای بسیج امکانات و نیرو برای کمک به قربانیان زلزله، ایادی رژیم چادرهای اهدائی به زلزله زدگان را بسرقت می برند( به اعتراف پزشکیان نماینده مجلس آخوندی) وهمزمان تبلیغات راهپیمائی دجالانه وضد ایرانی وضد اسلامی قدس را روی آنتن می برد،بجای نجات زخمی ها ومصدومان زلزله، ابتدا بسرعت عملیات امداد رسانی ونجات، آنهم با تأخیر چندین ساعته را تعطیل( پس از کمتر از یک روزاز وقوع زلزله) می کند وتمامی کمک رسانی های داوطلبانه بین المللی را رد نموده و سپس آداب و رسوم کفن ودفن کشته های زلزله را جایگزین کمک رسانی به بازماندگان بی سر پناه و زخمی های پشت درب بیمارستانها و..می کند در رسانه ها و روزنامه های حکومتی انگار نه انگار که ملت ایران با حادثه ای دلخراش مواجهه شده اند و الان نیاز فوری به کمک و...سراسری دارند. و.....که این قصه سر دراز دارد.
در دیکتاتوری های کلاسیک وقوع مواردی از این قبیل، فرصتی برای آن فراهم می کند تا با بسیج امکانات و..خود وامر کمک رسانی به قربانیان برای خودش وجهه ای دست وپا کند، اما خامنه ای ضد ایرانی در چنان نقطه ای در سراشیب بی بازگشت سقوط قرار گرفته که حتی ظرفیت استفاده از این مورد را هم ندارد. یعنی اینکه نه می خواهد ونه می تواند. پاسدار تیر خلاص زنش درست روز بعد از زلزله سفر خارجی می کند ( برعکس همه رئیس جمهور ها که با وقوع چنین حادثه ای اگر در سفر هم باشند آنرا قطع کرده وفوری به کشور متبوع خود بر می گردند) صدا وسیمای کریه ولی فقیه برنامه طنز پخش می کند، بجای بسیج امکانات و نیرو برای کمک به قربانیان زلزله، ایادی رژیم چادرهای اهدائی به زلزله زدگان را بسرقت می برند( به اعتراف پزشکیان نماینده مجلس آخوندی) وهمزمان تبلیغات راهپیمائی دجالانه وضد ایرانی وضد اسلامی قدس را روی آنتن می برد،بجای نجات زخمی ها ومصدومان زلزله، ابتدا بسرعت عملیات امداد رسانی ونجات، آنهم با تأخیر چندین ساعته را تعطیل( پس از کمتر از یک روزاز وقوع زلزله) می کند وتمامی کمک رسانی های داوطلبانه بین المللی را رد نموده و سپس آداب و رسوم کفن ودفن کشته های زلزله را جایگزین کمک رسانی به بازماندگان بی سر پناه و زخمی های پشت درب بیمارستانها و..می کند در رسانه ها و روزنامه های حکومتی انگار نه انگار که ملت ایران با حادثه ای دلخراش مواجهه شده اند و الان نیاز فوری به کمک و...سراسری دارند. و.....که این قصه سر دراز دارد.
در یک کلام در جریان این مصیبت
ملی بار دیگر ثابت شد که بنای رژیم بر ویران شدن ایران استوار شده. لذا
رژیم وهر کس که از آن حمایت می کند ویا باب گفتگو ونجات رژیم را دنبال می
کند جنایتکارانی علیه بشریت، ضد ایران وایرانی وکسانی هستند که در زنده
بگور کردن هموطنان و قربانیان زلزله اخیر شرکت مستقیم دارند.
در طرف دیگر اما، اطلاع رسانی
وهمیاری مستقل خود مردم ایران درامر کمک رسانی وبخصوص اهداء خون وارزاق
و... ، پتانسیلی وچشم اندازی را نشان می دهد که در آینده ای نزدیک این
اتحاد وهمیاری و...بر سر رژیم آوار خواهد شد و استبداد ضد ایرانی وضد بشری
خامنه ای را برای همیشه در گورستان تاریخ سیاه استبدادیان دفن ابدی خواهد
کرد۱۳۹۱ مرداد ۲۳, دوشنبه
مماشات حتی الموت یا تا انقلاب مهدی
مقاله ای ازمنصورقدرخواه کارگردان وهنرمندایرانی
مماشات حتی الموت یا تا انقلاب مهدی
صلح ، دمکراسی در خاورمیانه و تعیین تکلیف نهایی سیاستهای آمریکا در این منطقه؟
روز بروز شدت و سرعت تحولات در
سوریه بیشتر میشود. این تغییرات انقلابی و بسیار شتابان ، سیاستهای کشورهای
مختلف مخصوصا آنهایی که خود را مدافع حقوق بشر و صلح و ثبات در خاورمیانه
میدانند را به چالش تمام عیار میکشاند و راه گریزاز پاسخ به سئوالات عاجل
را برای همه دولتهای مهم جهان و سیاستمداران آن و در صدر آن آمریکا (که
تنها ابرقدرت جهان است) نمیگذارد.
دردها و رنجها و قهرمانیهای مردم سوریه دیگر مثل سالهای گذشته قابل سانسور و چشم پوشی نیست و به مدد شبکه های اجتماعی وجدان بشری و افکار عمومی حی و حاضر تقریبا در زمان وقوع حضور دارند و نمیگذارند بند و بست های ننگین این کشتارها (که در زمان حافظ اسد صورت گرفت) را نادیده بگیرند.
مردم قهرمان سوریه نشان داده اند که به هربهای لازم دیکتاتور جلاد و خون آشام دمشق را بزیر میکشند و به آزادی و دمکراسی خواهند رسید. در این میان نقش کشورهای حامی رژیم اسد مانند روسیه و چین رسوائئ بی نظیری را برایشان بوجود آورده است که باید در مقابل تاریخ و افکار عمومی ملت خود و جهان جوابگو باشند.
اما فرا تر از روسیه و چین در اشتراک در جنایات رژیم اسد ، این رژیم جهل و جنایت خامنه ای است که برخود میلرزد و بی پروا از جنایات و قتل عامها حمایت کامل میکند و علنی اعلام میکند بعد از سوریه ما خواهیم بود. خامنه ای دومینو افکت فروریزی دیکتاتورها را عمیقا حس میکند و میداند که بعد از اسد خود او بزیر کشیده خواهد شد. به همین دلیل است که دیگرحمایتها را علنی میکند ، چرا که زمان برعلیه اسد شتابان است. بدین ترتیب خامنه ای با قیمت بسیار سنگین و البته از کیسه مردم هر کاری از دستش بر می آید انجام میدهند تا مانع سرنگونی رژیم اسد گردند. از جمله گذاشتن جلسات پیاپی و فرمان به دولت و مجلس و سپاه و بقیه ارگانها، فرستادن پاسداران برای کشتار مردم سوریه ، کمکهای نظامی و اقتصادی کلان ، تا فرمان دادن به مالکی در عراق برای حمایت بیشتر ازجنایات رژیم اسد.
نگاهی گذارا به اخبار روزهای پیش نشان از سرنوشت محتوم اسد دارد که همچون قذافی در گرداب مهیب خشم مردم قهرمان و بپاخاسته خویش آخرین روزهای جنایت خود را میگذارند :
«نخست وزیر سوریه به دیکتاتور پشت کردوبه مردم وارتش آزادی سوریه پیوست» «جدا شدن نخست وزیر بشار اسد از و پناهندگی او و چند وزیر و مقام مهم دولتی » « گسترش عملیات ارتش آزادی علیه نیروهای سرکوبگر بشار اسد و آزادی شهرها و مناطق مهم در سوریه» . «اعتراف صالحی به اینکه مزدوران دستگیر شده در سوریه افراد سپاه بودند» ( رسانه حکومتی عصر ایران ۱۸ مرداد ۱۳۹۱) «اعلام خطر لاریجانی که سرنوشت سوریه با آینده همه کشورهای منطقه (بخوانید رژیم جهل و جنایت خامنه ای) عجین شده است».« درخواست جلیلی از مالکی برای اجازه عبور هواپیماهای حامل سلاح به سوریه» (تلویزیون الشرقیه ) و اینکه بالاخره اسد مانده و افراد معدودی در کنارش . در ملاقات جلیلی و اسد هیچ مقامی از سوریه در اتاق مذاکرات حاضر نبود .بسیار قابل توجه است و نشان اواخر عمر رژیم دارد..
در کنار آن حمله بیسابقه
اردوغان به رژیمهای ایران و سوریه قابل توجه است. چرا که اردوغان چندی پیش
رابط اصلی آمریکا با خامنه ای بود و نامه های اوباما را به خامنه ای و
برعکس میرساند و کنفرانس اتمی در استانبول برای رژیم تشکیل میداد و همیشه
سعی در میانجیگری ما بین رژیم و آمریکا را داشت ، ناگهان مواضع خود را
بخصوص بخاطر پشتیبانی رژیم از جنایات اسد تغییر داده است. اردوغان در این
حمله به خامنه ای گوشزد میکند که : «زمانی که هیچ کس با ایران نبود ما در
کنارش ایستادیم.» او ادامه میدهد که : «آیا این جزء اعتقاد ماست که از
رژیمی دفاع کنیم که ۲۵هزار نفر را کشته است؟»
بهر حال کسی نیست که در مورد
سوریه حرفی بزند و نقش رژیم حاکم بر ایران را در جنایات و تراژدیهای
وحشتناک نفی کند و میبینیم که محکومیت دخالتهای رژیم خامنه ای و کمکهایش در
اقصا نقاط منطقه از اخبار اصلی رسانه ها میباشند.
اما در این میان سیاستهای متضادی با موضعگیریهای کشورهایی که ظاهرا از کشتار در سوریه ابراز انزجار میکنند بخصوص دولت آمریکا هم به چشم میخورد که نمیتوان آنرا نادیده گرفت و یا در افکار جهانیان لاپوشانی کرد و بسیاری از سیاستمداران آمریکایی بارها نارضایتی خود را از اقدامات دولت خود ابراز داشته اند.
در حالیکه مردم قهرمان سوریه عامل اصلی کمک به کشتار و جنایت را رژیم ایران قلمداد میکنند عکسهای خامنه ای و پرچم خرچنگ نشانش را به آتش میکشند و بهمین دلیل نبردشان با رژیم اسد را نبرد بر علیه رژیم جنایتکار خامنه ای هم مینامند و شهر حمص سرکوب شده را به عنوان شهر خواهر قرارگاه اشرف مجروح اعلام می کنند اما براستی دولت آمریکا با این تحولات و این نزدیکی دو جنبش مردمی چه میکند؟
اما در این میان سیاستهای متضادی با موضعگیریهای کشورهایی که ظاهرا از کشتار در سوریه ابراز انزجار میکنند بخصوص دولت آمریکا هم به چشم میخورد که نمیتوان آنرا نادیده گرفت و یا در افکار جهانیان لاپوشانی کرد و بسیاری از سیاستمداران آمریکایی بارها نارضایتی خود را از اقدامات دولت خود ابراز داشته اند.
در حالیکه مردم قهرمان سوریه عامل اصلی کمک به کشتار و جنایت را رژیم ایران قلمداد میکنند عکسهای خامنه ای و پرچم خرچنگ نشانش را به آتش میکشند و بهمین دلیل نبردشان با رژیم اسد را نبرد بر علیه رژیم جنایتکار خامنه ای هم مینامند و شهر حمص سرکوب شده را به عنوان شهر خواهر قرارگاه اشرف مجروح اعلام می کنند اما براستی دولت آمریکا با این تحولات و این نزدیکی دو جنبش مردمی چه میکند؟
در مورد سوریه از کمکهای اساسی
انسانی و کمک به آورگان و مسلح کردن ارتش آزادی سوریه و بخصوص ایجاد
ممنوعیت پرواز روی خاک سوریه (مانند لیبی) و ایجاد کرید ور برای خروج
آورگان جنگی به کشورهای همسایه سرباز میزند و این در حالی است که رژیم اسد
بطور روز افزونی از نیروی هوائئ و سلاحهای سنگین برای بمباران شهر ها
استفاده میکند.
در مورد ایران و اپوزسیون اصلی
آن یعنی سازمان مجاهدین همچنان بر خلاف حکم دادگاه آنرا در لیست سیاه
سازمانهای تروریستی با پافشاری نگه میدارد و همه درخواستها از طرف چند هزار
نماینده پارلمانی در جهان و از جمله شخصیتهای برجسته سیاسی نظامی و حقوق
دانان برجسته آمریکایی را نادیده می انگارد و و علیه تنها سازمان منسجم
ومعتقد به دمکراسی ، برابری و جدایی دین و دولت در محور یک ائتلاف فراگیر
از افکار و اعتقادات مختلف مثل شورای ملی مقاومت (که جدی ترین خطر برای
دشمنترین دشمن بشریت و تمدن میباشد) ، عمل میکند، هر چند که باید میدانست
که این سازمان با سابقه و تجارب مبارزه با دو دیکتاتوری و به خصوص پشتوانه
بیش از سه دهه مقاومت و پایداری در برابر مهیب ترین نیروی ارتجاعی تاریخ
ایران و با از سرگذراندن سهمگین ترین آزمایشها و توطئه ها و پرداخت سنگین
ترین بهای ممکن ،جریانی نیست که از بین برده شود و تجربه ثابت کرده که با
هر ضربه قوی تر برخواهد خواست و به همین دلیل میتواند بزرگترین تجمعات
سیاسی را هرساله بپا کند. تجمعاتی که به گفته سیاستمداران برجسته آمریکایی
هر دو حزب آمریکا حتی مشترکا قادر به برپایی آن در آمریکا نیستند.
کارشکنی ها ی مالکی که بنیادیترین حقوق مثل آب و برق و سایه بان و حتی حقوق بیماران و... را نادیده می انگارد باعث شرم آزادیخواهان آمریکائیست که دولتشان به مجاهدین تعهد کتبی حفاظت داده است و آنها را در مقابل وحشیان خامنه ای مالکی رها کرده است.
دفاع از رفتار سرکوبگرانه مالکی توسط دولت آمریکا به کمک دورغهای نفرت انگیز مارتین کوبلر مسئول یونامی در عراق بسته بندی دیپلماتیک میشود. کسیکه بعنوان تسهیل کننده زیر تمامی قول و قرارهایش البته بعد از نشست با جلادان وزارت اطلاعات در تهران میزند و متاسفانه این توطئه مورد استقبال معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا قرار میگیرد. بطوریکه برخلاف هر پرنسیبی اعلام میدارد: « ادعاها در خصوص غیرانسانی بودن وضعیت اردوگاه حریه با مشاهدات مقامهای آمریکایی که از این اردوگاه بازدید کرده اند و همچنین گزارش ناظران سازمان ملل ناسازگار است. طبق این گزارش و دیگر اطلاعات موجود، شرایط زندگی در اردوگاه حریه بالاتر از استانداردهای قابل قبول بین المللی است. » اما آقای معاون سخنگو به عمد فراموش میکند که چرا حتی از پیشنهاد شخصیتهای برجسته آمریکایی همچون شهردار سابق رودی جولیانی و وزیر دادگستری ماکینزی و تام ریچ وزیر امنیت و پاتریک کندی و ژنرال کیسی و بسیاری دیگر برای بازدید از زندان لیبرتی استقبال نمیکند و در پرده ابهام همه چیز را بنفع عامل سرسپرده خامنه ای بیان میکند؟!
در کنار این موضعگیری دیگر هیچ جای تعجبی برایمان باقی نمی ماند که این اخبار را هم بخوانیم : «همکار اوباما ۱۰۰ هزار دلار برای تسهیل تجارت با رژیم ایران دستمزد گرفت.(واشینگتن پست) » و یا « رسوایی معامله با ایران، بانک استاندارد چارلرترد را رها نمی کند ». طبق گفته رسانه های مختلف آمریکایی استاندار چارلرترد از طرق شعبه اش در آمریکا (نیویورک) مبلغ ناچیز و بی مقدار ۲۵۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ دلار را برای ملاهای جانی در زمانیکه مورد تحریم بوده اند ردو بدل کرده است.
براستی آیا این توهین به مردم و شعور خود مردم آمریکا نیست که چنین مبلغی را بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ که همه تواناهای دولتی برای رد یابی پولهای تروریستها بکار گرفته میشد ، پنهان کرد؟ چه کسانی بر خلاف قوانین آمریکا از این معامله کثیف خبر داشته و دست به اقدامات قانونی نزده اند؟
براستی اگر اینهمه تراژدی غم انگیز و جانهای پاک برای رسوا کردن سیاست مماشات به عیان به شکست خورده نبود ، آنرا باید بعنوان طنز تلخ تاریخی در رابطه دولت آمریکا با ملتهای خاورمیانه و بخصوص ملت ایران نامید.
اولا: مبادا که فکر کنیم که لابی گران حرفه ای و کمپانیها و دلالان نفت با این وزارتخانه در ارتباط هستند!
ثانیا: ما ایرانیان باید به حسن نیت این وزارتخانه شکی نکنیم که استانداردهای قابل قبول بین المللی شان در رابطه با زندان لیبرتی با استاندارد چارلرترد که در عین تحریم و قوانین سخت مجازات رژیم این مبلغ بسیار، بسیار ناچیز را آنهم در بیش از ۶۰.۰۰۰ واریز پول انتقال داده اند تطبیق داده شده است.
ثالثا: حتما توصیه اکید وزارت خارجه هم این میباشد که اصلا و ابدا فکر نکنیم که امریکا امکان پیگیری و کشف جابجایی قاچاق نفت رژیم را دارد. رژیم ایران یواشکی این کار را میکند!
رابعا: وزارت خارجه بعد از این همه موفقیت ! در سیاست مماشات با این همه دستاوردهای بسیار بزرگ! با یک رژیم تثبیت شده ! طرف است که حتی سران سپاهش مانند قاسمی معترفند که : «ما را هیچ کجا راه نمی دهند و شاه لااقل یک جائی داشت برود ما کجا را داریم؟» همچنان حرفش و سیاستش یکی است: مماشات ، مماشات حتی الموت یا تا انقلاب مهدی ادامه دارد!
از مزاح که بگذریم باید این سه سئوال را در برابروزارت خارجه قرار داد:
یک: تفاوت مردم تونس ، مصر ، لیبی ، یمن ، سوریه با ایران چیست و آیا مردم بپاخاسته سوریه و ارتش آزادی آن هم تروریست هستند؟
دو : مگر میشود در این دوران هم بند و بستها را لاپوشانی کرد ؟
سه: چرا بهترین فرزندان و آزادیخواهان مردم ایران را برخلاف احکام مختلف دادگاههای خودتان در لیست نگه میدارید تا دستاویز مالکی برای حمله و سرکوب و کشتار و جابه جایی اجباری قرارگیرد؟
اشرفیان نماینده و رزمندگان آزادی همان ملتی هستند که صد و چند سالی است برای احقاق حقوقشان میجنگد ، مردمی که معیارشان با همه آزادیخواهان جهان و از جمله آزادیخواهان آمریکایی مانند جفرسون ، آبراهام لینکن و مارتین لوتر کینگ یکسان است و آن احقاق حقوق و داشتن زندگی آزاد در یک جامعه دمکراتیک مبتنی بر جدایی دین و دولت در کنار حسن همجواری با ملتهای همسایه.
آیا فکر میکنید همچنان دنیا در زمان کودتای ۱۹ اگوست ۱۹۵۳ (۲۸ مرداد۱۳۳۲ ) باقی مانده و فقط زور، ظلم ، تزویر و دروغ پیروز خواهد شد؟
جمعه، ۲۰۱۲/۰۸/
کارشکنی ها ی مالکی که بنیادیترین حقوق مثل آب و برق و سایه بان و حتی حقوق بیماران و... را نادیده می انگارد باعث شرم آزادیخواهان آمریکائیست که دولتشان به مجاهدین تعهد کتبی حفاظت داده است و آنها را در مقابل وحشیان خامنه ای مالکی رها کرده است.
دفاع از رفتار سرکوبگرانه مالکی توسط دولت آمریکا به کمک دورغهای نفرت انگیز مارتین کوبلر مسئول یونامی در عراق بسته بندی دیپلماتیک میشود. کسیکه بعنوان تسهیل کننده زیر تمامی قول و قرارهایش البته بعد از نشست با جلادان وزارت اطلاعات در تهران میزند و متاسفانه این توطئه مورد استقبال معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا قرار میگیرد. بطوریکه برخلاف هر پرنسیبی اعلام میدارد: « ادعاها در خصوص غیرانسانی بودن وضعیت اردوگاه حریه با مشاهدات مقامهای آمریکایی که از این اردوگاه بازدید کرده اند و همچنین گزارش ناظران سازمان ملل ناسازگار است. طبق این گزارش و دیگر اطلاعات موجود، شرایط زندگی در اردوگاه حریه بالاتر از استانداردهای قابل قبول بین المللی است. » اما آقای معاون سخنگو به عمد فراموش میکند که چرا حتی از پیشنهاد شخصیتهای برجسته آمریکایی همچون شهردار سابق رودی جولیانی و وزیر دادگستری ماکینزی و تام ریچ وزیر امنیت و پاتریک کندی و ژنرال کیسی و بسیاری دیگر برای بازدید از زندان لیبرتی استقبال نمیکند و در پرده ابهام همه چیز را بنفع عامل سرسپرده خامنه ای بیان میکند؟!
در کنار این موضعگیری دیگر هیچ جای تعجبی برایمان باقی نمی ماند که این اخبار را هم بخوانیم : «همکار اوباما ۱۰۰ هزار دلار برای تسهیل تجارت با رژیم ایران دستمزد گرفت.(واشینگتن پست) » و یا « رسوایی معامله با ایران، بانک استاندارد چارلرترد را رها نمی کند ». طبق گفته رسانه های مختلف آمریکایی استاندار چارلرترد از طرق شعبه اش در آمریکا (نیویورک) مبلغ ناچیز و بی مقدار ۲۵۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ دلار را برای ملاهای جانی در زمانیکه مورد تحریم بوده اند ردو بدل کرده است.
براستی آیا این توهین به مردم و شعور خود مردم آمریکا نیست که چنین مبلغی را بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ که همه تواناهای دولتی برای رد یابی پولهای تروریستها بکار گرفته میشد ، پنهان کرد؟ چه کسانی بر خلاف قوانین آمریکا از این معامله کثیف خبر داشته و دست به اقدامات قانونی نزده اند؟
براستی اگر اینهمه تراژدی غم انگیز و جانهای پاک برای رسوا کردن سیاست مماشات به عیان به شکست خورده نبود ، آنرا باید بعنوان طنز تلخ تاریخی در رابطه دولت آمریکا با ملتهای خاورمیانه و بخصوص ملت ایران نامید.
اولا: مبادا که فکر کنیم که لابی گران حرفه ای و کمپانیها و دلالان نفت با این وزارتخانه در ارتباط هستند!
ثانیا: ما ایرانیان باید به حسن نیت این وزارتخانه شکی نکنیم که استانداردهای قابل قبول بین المللی شان در رابطه با زندان لیبرتی با استاندارد چارلرترد که در عین تحریم و قوانین سخت مجازات رژیم این مبلغ بسیار، بسیار ناچیز را آنهم در بیش از ۶۰.۰۰۰ واریز پول انتقال داده اند تطبیق داده شده است.
ثالثا: حتما توصیه اکید وزارت خارجه هم این میباشد که اصلا و ابدا فکر نکنیم که امریکا امکان پیگیری و کشف جابجایی قاچاق نفت رژیم را دارد. رژیم ایران یواشکی این کار را میکند!
رابعا: وزارت خارجه بعد از این همه موفقیت ! در سیاست مماشات با این همه دستاوردهای بسیار بزرگ! با یک رژیم تثبیت شده ! طرف است که حتی سران سپاهش مانند قاسمی معترفند که : «ما را هیچ کجا راه نمی دهند و شاه لااقل یک جائی داشت برود ما کجا را داریم؟» همچنان حرفش و سیاستش یکی است: مماشات ، مماشات حتی الموت یا تا انقلاب مهدی ادامه دارد!
از مزاح که بگذریم باید این سه سئوال را در برابروزارت خارجه قرار داد:
یک: تفاوت مردم تونس ، مصر ، لیبی ، یمن ، سوریه با ایران چیست و آیا مردم بپاخاسته سوریه و ارتش آزادی آن هم تروریست هستند؟
دو : مگر میشود در این دوران هم بند و بستها را لاپوشانی کرد ؟
سه: چرا بهترین فرزندان و آزادیخواهان مردم ایران را برخلاف احکام مختلف دادگاههای خودتان در لیست نگه میدارید تا دستاویز مالکی برای حمله و سرکوب و کشتار و جابه جایی اجباری قرارگیرد؟
اشرفیان نماینده و رزمندگان آزادی همان ملتی هستند که صد و چند سالی است برای احقاق حقوقشان میجنگد ، مردمی که معیارشان با همه آزادیخواهان جهان و از جمله آزادیخواهان آمریکایی مانند جفرسون ، آبراهام لینکن و مارتین لوتر کینگ یکسان است و آن احقاق حقوق و داشتن زندگی آزاد در یک جامعه دمکراتیک مبتنی بر جدایی دین و دولت در کنار حسن همجواری با ملتهای همسایه.
آیا فکر میکنید همچنان دنیا در زمان کودتای ۱۹ اگوست ۱۹۵۳ (۲۸ مرداد۱۳۳۲ ) باقی مانده و فقط زور، ظلم ، تزویر و دروغ پیروز خواهد شد؟
جمعه، ۲۰۱۲/۰۸/
۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه
اعلام دوروزعزای عمومی درآذربایجان وافزایش تعدادجانباختگان ومصدومان
اعلام دو روز عزای عمومی در آذربایجان شرقی افزایش
تعداد جانباختگان و مصدومان/ تکذیب آسیب دیدگی سد ستارخان. 23 مرداد 91
فراموش نشود که
عمق فاجعه ی زلزله ی در آذربایجان خیلی بیش از آنچه می باشد که از زیر تیغ سانسور تا کنون بازتاب داده شده است . زیرا که حاکمان
بدلایل خاص وحشت زیاد از آشکار شدن عمق این فاجعه دارند . برای اینکه از یک سو زیر
فشار شدید گاز انبری بحران هسته ای وتحریم
ها قرار دارند .از سوی دیگر دامنه تضاد واختلافات و رقابت و جنگ قدرت وثروت
باندهای مافیایی کودتایی نه مهار ناشدنی
شده که هرروز عمیق تر می شود . بعلاوه رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی در منطقه و جهان
به انزوا کشیده شده است . مهمتر اینکه بدلیل بحرانی شدن شرایط هم پیمان سوریه وخطری شدن
وضعیت بشار اسد رئیس جمهور دیکتاتور وخونریز وجنایتکار واحتمال نزدیک شدن سقوط وی موجب تشدید تضاد وتنش حاکمان
ایران با ترکیه شده است .از طرف دیگر بدلیل اعزام تروریست زیر پوشش خبرنگار به
باکو برای اقدامات تروریستی وناامن کردن جمهوری آذربایجان موجب شده رابطه دیپلماتیک میان دو کشور شکرآب شود . به
ویژه اینکه رابطه ی جمهوری آذربایجان با ترکیه وآمریکا واسراییل حسنه است . لذا
حاکمان ایران برای اینکه مانع از ارسال کمک های خدماتی ودارویی وپوشاکی و.... از
سوی ترکیه و جمهوری آذر بایجان بسوی بازماندگان مناطق زلزله زدگان در استان های
آذربایجان و اردبیل شوند .نه خبرهای این فاجعه را بازتاب نمی دهند وبا شدت سانسور
می کنند . همینطور نه اینکه تقاضای کمک وامداد رسانی از کشورهای همسایه به خصوص
ترکیه و جمهوری آذربایجان نکردند که کشورهای همجوار مناطق زلزله زده است. در عوض
تلاش مذبوحانه کرده اند که با سانسور شدید خبری و کنترل مناطق زلزله زده هرچه زود
سر وته این فاجعه را بهم بی آورند تا مانع از تجمعات اعتراضی بازماندگان زلزله
زدگان شوند .بنابراین نباید اجازه داد که حاکمان رژیم ضدبشری قرون وسطایی اهداف
شوم و ضد انسانی خودر محور این فاجعه را
دنبال کند.
فرارو- فرماندار شهرستان اهر تعداد جان باختگان زلزله در مناطق اهر، ورزقان
و هریس را نزدیک به 300 نفر اعلام کرد.رضا صدیقی امروز در تبریز اظهار کرد: همچنین زلزله
بیش از 2 هزار نفر مصدوم و زخمی نیز در این مناطق داشته است.وی، گفت: به جهت بافت سنتی روستایی اکثر خسارات
وارده در روستاها هستند و در خود شهر نیز بیش از 25 درصد اماکن عمومی، ابنیه،
ساختمان اداری و مناظر مسکونی مردم آسیب دیده است.رئیس ستاد حوادث غیر مترقبه در شهرستان اهر گفت:
اکیپهای کارشناسی ذیربط و نمایندگان حوادث غیر مترقبه به روستاها اعزام شده اند
تا ضمن بررسی خسارات وارده در کمترین زمان ممکن عملیات مرمت و بازسازی اماکن
روستایی آغاز شود.وی با اشاره به شایعات به وجود آمده در شهر اهر گفت: سد ستارخان اهر
هیچگونه آسیبی ندیده و مقاومت این سد برای بیش از 10 ریشتر پیشبینی شده است و سد
ستارخان اهر کاملا سالم است.فرماندار شهرستان اهر ارسال مواد غذایی و چادر به
این شهرستان را ناکافی دانست و گفت: مناطق زلزله زده شدیدا به چادر، آب، جیره خشک، کنسرو و آب معدنی
نیاز دارد.همچنین آیت الله مجتهد شبستری و احمد علیرضابیگی نماینده ولی فقیه در
استان و استاندار آذربایجان شرقی نيز با صدور پیام مشترکی، ضمن تسلیت جان باختن
تعدادی از هموطنانمان در حادثه زلزله در شهرستانهای اهر، ورزقان و هریس، فردا و
پس فردا را در استان عزای عمومی اعلام کردند.شناسایی 142 جسد تا ساعت 3 بامداد.مدیر کل پزشکی قانونی استان آذربایجان شرقی از
آغاز به کار تیم های تخصصی پزشکی قانونی از اولین دقایق وقوع حادثه زلزله در منطقه
شمال غرب کشور و شناسایی و صدور جواز دفن 142 جسد تا ساعت 3 بامداد امروز یکشنبه
22 مرداد خبر داد.به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر صمدی راد با بیان این که پزشک قانونی
استان آذربایجان شرقی در قالب هفت اکیپ تخصصی در منطقه زلزله زده حضور داردگفت:
اما گستردگی منطقه، گرم بودن هوا و مشکل در انتقال اجساد به مرکز استان، تیم های
تخصصی و امدادی را با مشکل مواجه کرده اند.در بین 26 جسد شناسایی شده شهرستان اهر، 12 نفر
مرد و 14 نفر زن دیده می شوند که چهار نفر از آنان کودک زیر 10 سال، سه نفر 10 تا
20 سال، 12 نفر 21 تا 40 سال، دو نفر 31 تا 60 سال و پنج نفر بالای 60 سال بوده اندموری گودرزی
اشتراک در:
پستها (Atom)